دانی که نگاهی به نگاهت نگران است

‌‌‌‌‌‌‌‌دانی که نِگاهی به نگاهَت نِگران است؟!
در مرگ دلم پای خیالت به میان است؟!

در شعر، پریشان نظران جای ندارند
زیبایی چشمان تو معیار بیان است

با دیدن تو رنگ ز رخسار جهان رفت
این دیدنت انگار که تکرار خزان است

ای عشق کمی شعر بخوان مست شوم من
آوای تو مستانه تر از صوت اذان است

زیباتر از آنی که ز وصفت به درآیم
نور نگهت مرجع اشعار گران است

در هر نفسم باز بخوان راز دلم را
این شعر پر از حرف دل و سرّ نهان است
‌‌‌‌
دیدگاه ها (۱)

میتپد قـــلبم و با هـر تــپشی  قــصه عشـــق تـــرا...

کاشدل چرکین شسته میشددل خسته میخوابیدکاش میشد دل تنگ رادراور...

حال ِمن را فقـط آن فاضـلِ معـروف نوشت:بی "تـــو" هر لحظه مرا...

ای سکوت ممتدهای منامشب تو را میجویمدر لابلای اشعارمدر گوشه ه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط