فیک رزمین
از دید رزی
با دخترا رفته بودیم پارک تا سگامون رو ببریم پیاده روی ولی امروز بچه ها یه جوری رفتار می کردن
جنی : دخترا بریم تو اون کافه رو به رو یی
لیسا : اره بریم خسته شدیم
جیسو : اره منم خسته شدم
رزی : شما همه اش ۵ دقیقه راه رفتید
لیسا : ولی خسته ایم بیا بریم دیگه
رزی : باشه
از دید جنی
امروز قرار بود جیمین رو با رزی اشتی بدیم چون چند ماهی هست با هم کات کردن اونم به خاطر اینکه جیمین به رزی گفت دیگه نمی خواهدش ومی خواهد کات کنن الان هم می خواهم رزی جیمین رو ببینه تا با هم حرف بزنن
از دید رزی
با بچه ها رفتیم داخل کافه دخترا رفتارشون خیلی عجیب بود اونا همه با هم رفتن دستشویی منم یه کیک با قهوه سفارش دادم
داشتم بیرون رو نگاه می کردم که یک دفعه .....
میدونم خیلی کمه ولی دفعه بعد بیشتر می کنمش
با دخترا رفته بودیم پارک تا سگامون رو ببریم پیاده روی ولی امروز بچه ها یه جوری رفتار می کردن
جنی : دخترا بریم تو اون کافه رو به رو یی
لیسا : اره بریم خسته شدیم
جیسو : اره منم خسته شدم
رزی : شما همه اش ۵ دقیقه راه رفتید
لیسا : ولی خسته ایم بیا بریم دیگه
رزی : باشه
از دید جنی
امروز قرار بود جیمین رو با رزی اشتی بدیم چون چند ماهی هست با هم کات کردن اونم به خاطر اینکه جیمین به رزی گفت دیگه نمی خواهدش ومی خواهد کات کنن الان هم می خواهم رزی جیمین رو ببینه تا با هم حرف بزنن
از دید رزی
با بچه ها رفتیم داخل کافه دخترا رفتارشون خیلی عجیب بود اونا همه با هم رفتن دستشویی منم یه کیک با قهوه سفارش دادم
داشتم بیرون رو نگاه می کردم که یک دفعه .....
میدونم خیلی کمه ولی دفعه بعد بیشتر می کنمش
۶۳.۲k
۰۸ دی ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۵)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.