بهترین دوستی ها

بهترین دوستی ها
پارت ۱
ویو جنی
صبح با صدای زنگ آلارم بلند شدم رفتم بچه هارو بیدار کردم
جنی : لیسا
لیسا : .....
جنی: لیساااا
لیسا: ......
جنی : لیسااااااااااااااا ( داد)
لیسا : چی شده اسرائیل حمله کرده
جنی : نه خره میگم بلد شو مدرسه دیر شد
لیسا :آها باش
فلش بک به ۵ دقیقه دیکه
ویو جنی
دخترا رو بیدار کردم چرا انقدر دیر بیدار شدن دیشب ساعت چند خوابیده بدن مگه حالا ولش رفتیم لباس مدرسه هارو پوشیدیم و رفتیم ( عکس لباس رو میفرستم)
روزی : واییییی روز اول مدرسه هست هیجان دارم
جیسو : منم راستی جنی لیسا دوباره شر به پا نکنید
جنی لیسا : قول نمیدیم
جیسو : زهر مار
جنی : باشه بابا نه تو خیلی شر به پا نکردی
جیسو : چی کار کنم صبرم تموم میشه هاااا
جنی : باشه بابا نخوریم
جیسو : خوردنی بودی میخوردم
لیسا : چی ذهنی دارم من
جنی جیسو : خفهههههه
لیسا : باش غلت کردم
جنی : دیگه نکن
روزی : بسه دیگههه
لیسا جنی جیسو : باشه
ویو خودم
دخترا رفتن تو مدرسه مدرسه خیلی بزرگ بود
به زور کلاس رو پیدا کردن رفتن تو کلاس و نشستن سر جا شون که معلم اومد
و.....
بقیش بعدن بایییی
دیدگاه ها (۰)

لباس مدرسه هاشون خوبن؟ به زور لباس پیدا کردم به هم میان

بهترین دوستی ها پارت ۲و شروع کرد به فیزیک درس دادن زنگ تفریح...

فیک جدید اسم فیک : بهترین دوستی هاموضوع؛ مدرسه ای .اکشن . جن...

مافیای من پارت ۱۷بعد کلی پیگیری فهمیدیم تو عمارت بنگ چانگ ه...

پارت ۱۳

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط