میگویم
میگویم..
همیشه که نباید شیطنت کند و با دیوانه بازی هایش تورا بخنداند!
همیشه که نباید برای به وجد اوردنت کلی به خودش برسد و با دیدن صورت رنگ و رو گرفته اش در آینه ذوق کند...
نباید که همیشه آن لباس چین دارش را برایت به تن کند و موهای بلندِ تا کمرش، بافته باشند...
یا هر لحظه برایت زبان بریزد و عشق کنی از حرف هایش و در اغوشت لِهش کنی!!
روزهایی میرسند
که بانوی تو با همه زیبایی ها، قشنگیها و شیطنت هایش،
حوصله ی خود را هم ندارد...
بهانه میگیرد
از نبودت، از خندیدنت، از حرف زدنت، از...
حتی از دوستت دارم گفتنت!!
تلخی هایش را به دل نگیر...
با یک سوال ساده،
که "چه شده حالِ دلت خانم جان؟"
بگذار حرف بزند، اشک بریزد، تو را سنگ صبور زندگیش بداند...
بگذار آرامش محض شوی برایش!
آقای محترم؛
نگذار بانویت غصه هایش را در گوشه ی قلبش تلنبار کند،
که در آن صورت جای خودت تنگ میشود!
همیشه که نباید شیطنت کند و با دیوانه بازی هایش تورا بخنداند!
همیشه که نباید برای به وجد اوردنت کلی به خودش برسد و با دیدن صورت رنگ و رو گرفته اش در آینه ذوق کند...
نباید که همیشه آن لباس چین دارش را برایت به تن کند و موهای بلندِ تا کمرش، بافته باشند...
یا هر لحظه برایت زبان بریزد و عشق کنی از حرف هایش و در اغوشت لِهش کنی!!
روزهایی میرسند
که بانوی تو با همه زیبایی ها، قشنگیها و شیطنت هایش،
حوصله ی خود را هم ندارد...
بهانه میگیرد
از نبودت، از خندیدنت، از حرف زدنت، از...
حتی از دوستت دارم گفتنت!!
تلخی هایش را به دل نگیر...
با یک سوال ساده،
که "چه شده حالِ دلت خانم جان؟"
بگذار حرف بزند، اشک بریزد، تو را سنگ صبور زندگیش بداند...
بگذار آرامش محض شوی برایش!
آقای محترم؛
نگذار بانویت غصه هایش را در گوشه ی قلبش تلنبار کند،
که در آن صورت جای خودت تنگ میشود!
- ۵۴۱
- ۱۹ مهر ۱۳۹۵
دیدگاه ها (۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط