همه چیز

همه چیز
میتوانست بر عکس باشد!
مثلا
بجای جای خالیت
همه جا پر بود از بودنت...
به جای دلتنگی
دلم پر از تو بود...
همه ات را من داشتم،
خودم تنهای تنها...
دیگر نگرانی معنا نداشت!
حسادت هم رنگ می باخت...
میدانستم جایت امن است
قرار نیست برای داشتنت با کسی شریک باشم!
آنقدر در خودم قایمت میکردم تا یکی شویم.
میشدم منی پر از تو...
میشدی من...
میشدم تو!
دیدگاه ها (۲)

میگویم..همیشه که نباید شیطنت کند و با دیوانه بازی هایش تورا ...

می دانی عزیزم!شاید تو در چشم دیگران خیلی هم زیبا نباشی، اما ...

۰روزهای رفته ی سال را ورق میزنم .......چه خاطراتی که زنده نم...

دلتنگی‌، گاهی‌ شبیه مردی چهار شانه‌، روی سینه‌ام می‌‌ایستد ...

Royal Veil — Part 11 : آتش در سایه‌هاشب، ناگهان با فریادی از...

وقتی حشر////ی میشه

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط