ای تمام تار و پود مرتضی
ای تمام تار و پود مرتضی
ای همه بود و نبود مرتضی
خانه را خالی ز خوشحالی مکن
یار من پشت مرا خالی مکن
ای تمام عشق ای خونینجگر
یا بمان یا که مرا با خود ببر
ای تمام عشق بانوی علی
لرزه افتاده به زانوی علی
از سخن افتادهای با من ولی
چشم بگشای، علی هستم علی
رفتنت خانه خرابم میکند
ماندنت چون شمع آبم میکند
ای مسیحای علی اعجاز کن
مشکل مشکلگشا را باز کن
ای کتاب عشق من بسته مشو
مثل مردم از علی خسته نشو
--
فاطمه چشمان خود را باز کرد
با زبان دل سخن آغاز کرد
ای همیشه همنشین فاطمه
ای امیرالمؤمنین فاطمه
ای که غمها را عسل کردی علی
کوچه را زانو بغل کردی علی
ای که بر ارض و سما هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر
این دل غمدیده را هم زنده کن
جان من یک بار دیگر خنده کن
آن که باید دل غمین باشد منم
دل غمین و شرمگین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دستهایت وا نشد
ای همه بود و نبود مرتضی
خانه را خالی ز خوشحالی مکن
یار من پشت مرا خالی مکن
ای تمام عشق ای خونینجگر
یا بمان یا که مرا با خود ببر
ای تمام عشق بانوی علی
لرزه افتاده به زانوی علی
از سخن افتادهای با من ولی
چشم بگشای، علی هستم علی
رفتنت خانه خرابم میکند
ماندنت چون شمع آبم میکند
ای مسیحای علی اعجاز کن
مشکل مشکلگشا را باز کن
ای کتاب عشق من بسته مشو
مثل مردم از علی خسته نشو
--
فاطمه چشمان خود را باز کرد
با زبان دل سخن آغاز کرد
ای همیشه همنشین فاطمه
ای امیرالمؤمنین فاطمه
ای که غمها را عسل کردی علی
کوچه را زانو بغل کردی علی
ای که بر ارض و سما هستی امیر
جان زهرایت سرت بالا بگیر
این دل غمدیده را هم زنده کن
جان من یک بار دیگر خنده کن
آن که باید دل غمین باشد منم
دل غمین و شرمگین باشد منم
خواستم یاری کنم اما نشد
ریسمان از دستهایت وا نشد
- ۲.۴k
- ۰۴ فروردین ۱۳۹۴
دیدگاه ها (۴)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط