درد من نیست که این درد پریشانی هاست

دردِ من نیست ، که این درد پریشانی هاست
این جنون لازمه ی کوچ بیابانی هاست

پشت من پهنه ی زخم است ، ولی شهر هنوز
اولین دغدغه اش پینه ی پیشانی هاست

از کجا آمده ام ، آمدنم بهر چه بود؟
به کجا می روم این راه پشیمانی هاست

چند وقتی است که بی حوصله ام ، بی شعرم
چشمهایِ تو ولی رمز غزل خوانی هاست

من به جز (شعر) به جز( آه )بساطم خالی است
تو به جز عشق ، دلت صحنه ویرانی هاست

من پریشان به پریشانی چشمان تو ام
چشمهای تو پریشان به پریشانی هاست

می توان گفت نمک گیر نگاهم شده ای
بی نمک نیست اگر سفره بی نانی هاست

من کمی بیشتر از عشق تورا می فهمم
عشق راه و روشِ بچه دبستانی هاست ...


عمران میری
دیدگاه ها (۹)

من اگه دوباره داشته باشمت؛یه خطِ گنده میکشم رو واژه قهر،برای...

دردم این است که من بی تو دگراز جهان دورم و بی خویشتنم....#مه...

ته راهرو ، تو اون اتاق کوچیکه ، یه دیوونه قشنگی هس ، خودش نم...

آدمی ،متعلق به جایی ست که میخواهد آنجا ،زمان را متوقف کند .....

با همه ی بی سر و سامانی امباز به دنبالِ #پریشانی امطاقتِ #فر...

چند ده سال بعد شده. تنها در ساحل خلوت نوشهر قدم می زنی. با خ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط