دل بیقرار

دلِ بی‌قرار

دل من بی‌قرار است
چون نسیمی در کویر
می‌دود پیِ نشانی
از نگاهی، از عبور

دل من خسته‌دل است
نه از راه،
بلکه از نرسیدن
به آن لحظه‌ی نابِ حضور

دل من خاموش است
اما در سکوتش
هزار فریاد
برای تو می‌سوزد، بی‌غرور

دل من هنوز تو را دارد
در لابه‌لایِ خاطره‌ها
در چینِ لبخندت
در خوابِ شب‌های دور

دل من بی‌قرار است
و تو،
قرارِ دل منی
دیدگاه ها (۰)

نسیمی سرد پرد هارا تکان میداد.روشنی داخل اتاق وجود نداشت بجز...

#غمنامه‌ای‌برای‌طُ...گاهی شعر میخوانم ولی چه سود در خاطرم نم...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط