رد پاهایت به روی این دلم جا مانده است

ردّ پاهایت به روی این دلم جا مانده است..
مرغ شیدای سحر؛ دل بی تو تنها مانده است.

اشکهایم همچو باران باز باریدن گرفت..
خیسی این دل زباران غمت جامانده است.

ساحل و دریا پناه لحظه دیدار بود..
بی گمان دریا از این دیدار شیدا مانده است.
دیدگاه ها (۱)

شوری ست که من با کرَم ِ عشق بسازمویـــــرانه ی دل در حرم ِ ع...

برای دوست داشتنت محتاج دیدنت نیستم... اگر چه نگاهت آرامم می ...

کاش......حتی ، یک بار....لابه لای غم دلتنگی,من...." تو " گذر...

در چهل سالگی هم که باشی طنین صدای کسی که تو را به "نام کوچکت...

مانده حسرت بر دلم، در زیر باران، باز همدست تو در دست من، در ...

نگاش کن ببین دلبریاشو... آدم یادش میره همه غمهاشو

موسیقی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط