در خیابانهایی که هرگز آمد و شد نداشت

‏در خیابان‌هایی که هرگز آمد و شد نداشت،
در ساعاتی که می‌دانستم مشغولِ کار است،
در خانه‌هایی که اصلا صاحبانِ آن‌ها را نمی‌شناخت،
همیشه منتظرش بودم.
#بزرگ_علوی
.ن: و بالاخره آمد ... او که باید می آمد ...❤
دیدگاه ها (۱)

اَبَـر قدرت منــم .!!چون کـسی مثل تومرا دوست دارد...👤 پوریا...

گیسوان تو شبیه است به شب؛ اما نهشب که اینقدر نباید به درازا ...

شهادتتون مبارک بزرگ مرد ...

با همچون تویی قصه ها توانم نوشت💙

تاوان خوشبختی اینده ات را اکنون پس بده

گاهی آدم ها بیصدا از زندگی مان میروند... نه قهر میکنند، نه خ...

قهوه‌ای جاویدان ☕ قسمت ۸ صفحه‌ ی پنجم را تمام کرد . نمی دانس...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط