پارت۴
پارت۴
لیسا خیلی اروم سرش رو تکون داد اما همون موقع که دکتر اومد لیسا بلند شد خواست بره تو اتاق اما بیهوش شد خواست بیوفته که جنی. رزی گرفتنش و بردنش تو اتاق
از زبان بقیه ی گروه ها: جیمین : کنسرتشون خیلی خوب بود اما لیسا هردفعه اینطرف اونطرف میرفت خندم گرفته بود مثل بچه ها بالا پایین میپرید کنسرتشون تموم شد من رفتم تا پشت صحنه آب بیارم که دیدم اعضای گروهش تو اتاق جمع شدن یکم که دقت کردم دیدم لیسا بیهوش افتاده بود رو زمین و دکتر هم داشت بهش اکسیژن میداد اعصابم خورد شد
لیسا خیلی اروم سرش رو تکون داد اما همون موقع که دکتر اومد لیسا بلند شد خواست بره تو اتاق اما بیهوش شد خواست بیوفته که جنی. رزی گرفتنش و بردنش تو اتاق
از زبان بقیه ی گروه ها: جیمین : کنسرتشون خیلی خوب بود اما لیسا هردفعه اینطرف اونطرف میرفت خندم گرفته بود مثل بچه ها بالا پایین میپرید کنسرتشون تموم شد من رفتم تا پشت صحنه آب بیارم که دیدم اعضای گروهش تو اتاق جمع شدن یکم که دقت کردم دیدم لیسا بیهوش افتاده بود رو زمین و دکتر هم داشت بهش اکسیژن میداد اعصابم خورد شد
۱.۵k
۲۵ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.