اول خدا قضا و قدر را درست کرد

اول خدا قضا و قَدَر را درست کرد
دریا و دشت و کوه و کمر را درست کرد
دنیا بدون عشق به گوری شبیه بود
خالق دلش گرفت و بشر را درست کرد
می خواست عشق را به ملائک نشان دهد
اینگونه شد که ما دو نفر را درست کرد
آن لحظه که لب تو به گفتار باز شد
پروردگار قند و شکر را درست کرد
موی تو ریخت روی تنت، بعد از آن خدا
بر آن اساس شام و سحر را درست کرد
یک قطره ریخت در صدف چشم های تو
آن گوهرِ دوگانه یِ شَر را درست کرد
وقتی که شکل روی تو تکمیل شد از آن
الگو گرفت و قرص قمر را درست کرد
دیدگاه ها (۷)

‌ لبهای ترت مثل وضو قبل نماز استیعنی که در آغوش به لبهات نیا...

مهربانی ؛ چشم بارانی چه می آید به توعاشقی  ؛ این حس روحانی چ...

مومنی هستم که معروف است بی ایمانی ام!سویِ دوزخ می روم با سجد...

تا جهان باشد نخواهم در جهان هجران عشقعاشقم بر عشق و هرگز نشک...

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۳۷مین جی : فقد دو سالم .. دو سال .....

عشق اغیشته به خون )پارت ۱۰۷کمی تکون خورد ولی جایش به حدی تنگ...

☬⁠。⁠)⁩ عشق آغشته به خون (。☬⁠。⁠)⁩پارت ۱۳۰مین جی اشک هایش را آ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط