سناریو
#سناریو
«وقتی یه پسر مزاحمت میشه»
نامجون:*توی کتابخونه بودین*
پسره: چه بیب کتابخونی!
نامی: حوس مردن کردی؟ منو به این گندگی نمیبینی؟
ا/ت:*احساس رضایت مندی میکنه*
جین:*روشو میکنه بهت* فک کنم قراره امشب با نامجون قاتل بشم...
شوگا:*تا میتونه به پسره فحش میده و سرش داد میزنه*
ا/ت: یونگی بس کنننن
یونگی: فقط بخاطر تو..
جیهوپ:*دستتو میگیره و میکشونتت سمت خودش و میبوستت تا پسره بفهمه که مال اونی*
جیمین:*انقد پسره رو میزنه که همونجا میوفته*
ا/ت: جیمینا خواهش میکنم تمومش کننننن
*حرفتو نمیشنوه و به کارش ادامه میده تا خودش خسته بشه* خب ا/ت بسه دیگه بریم.
ا/ت:ا...ا...اها بریم...
ته ته: پسره هرزه تو مزاحم عشق من شدییییی؟؟؟
ا/ت: تهیونگ تورو خدا ولش کننن
ته: شرمنده بیب امشب میخوام قاتل بشم...
جونگکوک:*روشو میکنه به پسره و آستیناشو میده بالا و رگای دستش دیده میشه* تو چطور جرعت میکنی کسی که شبا باهاش شیرموزامو میخورم رو اذیت کنی؟؟؟
~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~
یکم طولانی شد ببخشید
«وقتی یه پسر مزاحمت میشه»
نامجون:*توی کتابخونه بودین*
پسره: چه بیب کتابخونی!
نامی: حوس مردن کردی؟ منو به این گندگی نمیبینی؟
ا/ت:*احساس رضایت مندی میکنه*
جین:*روشو میکنه بهت* فک کنم قراره امشب با نامجون قاتل بشم...
شوگا:*تا میتونه به پسره فحش میده و سرش داد میزنه*
ا/ت: یونگی بس کنننن
یونگی: فقط بخاطر تو..
جیهوپ:*دستتو میگیره و میکشونتت سمت خودش و میبوستت تا پسره بفهمه که مال اونی*
جیمین:*انقد پسره رو میزنه که همونجا میوفته*
ا/ت: جیمینا خواهش میکنم تمومش کننننن
*حرفتو نمیشنوه و به کارش ادامه میده تا خودش خسته بشه* خب ا/ت بسه دیگه بریم.
ا/ت:ا...ا...اها بریم...
ته ته: پسره هرزه تو مزاحم عشق من شدییییی؟؟؟
ا/ت: تهیونگ تورو خدا ولش کننن
ته: شرمنده بیب امشب میخوام قاتل بشم...
جونگکوک:*روشو میکنه به پسره و آستیناشو میده بالا و رگای دستش دیده میشه* تو چطور جرعت میکنی کسی که شبا باهاش شیرموزامو میخورم رو اذیت کنی؟؟؟
~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~♡~
یکم طولانی شد ببخشید
۱۵.۱k
۱۴ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۱۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.