میروم تا در میخانه کمی مست کنم

میروم تا در میخانه کمی مست کنم

جرعه بالا بزنم آنچه نبایست کنم

بیخیال همه کس باشم ودریا باشم

دائم الخمر ترین آدم دنیا باشم

آنقدر مست که اندوه جهانم برود

استکان روی لبم باشد و جانم برود

ساقیا در بدنم نیست توان جام بده

گور بابای غم هر دو جهان جام بده

برود هرکه دلش خواست شکایت بکند

شهر باید به من الکلی عادت بکند...... بسلامتی بامراماااااااااا
دیدگاه ها (۳)

☜ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﺑﻬﺘﺮﺍﺳﺖ⇣ﺍﺯ ﺑﻮﺩﻥ ﺑﺎ ﮐﺴﯽ ﮐﻪ ﺑﻮﺩﻧﺶ ﺩﺭﻭﻍ ﻣﺤـــــــــــــ...

ﺷﮑﺴﺘﻢ ﺗﻮﺑﻪ ﺍﻡ ﺳﺎﻗﯽ، ﺗﻮ ﻫﻢ بشکن ﺳﺮ ﺧُﻢ ﺭﺍﺑﺰﻥ ﺳﻨﮕﯽ ﺑﺠﺎﻡ ﻣﯽ ﮐﻪ ...

در گیر تو بودم ...که نمازم به قضا رفت . درمن غزلی درد کشید و...

ﺻﺪﺍﯾﺖ ﺭﺍ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺍﺭﻡﺑﮕﻮ ... ﻓﻘﻂ ﺑﮕﻮﭼــﻪ ﻓـــﺮﻕ ﺩﺍﺭﺩﺍﺯ ﻣـــﻦ ، ...

درخواستی سناریو چویا♡شما ۱۸ سالتونهاسم شما اینجا یوکی هستهشد...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط