تو شدی میوهی ممنوع بهشت

"تو" شدی "میوه‌ی" ممنوعِ بهشت
که دلم نقش "تو" بر دیده سرشت
"تو" غزل‌واره‌یِ "احساس" و امید
"تو" خداوند "قلـم" هرچه نوشت
با تـو "سفری" به دور دنیـا دارم
یک راهِ "گریـــز" از "بـلایا" دارم
هر شب به نـوای غـزلی شاهانه،
"امیـد" فقط به صبحِ فردا دارم
دیدگاه ها (۸)

بی‌تو شاید: باز "چشمی" تَر کنمیا؛ کـه شـعرِ "مولوی" از بَـر ...

لحظه‌ای جامِ لبَت را به‌لبانَم بِسپاریا، بیا و قَدَمی بَر "د...

مرا ببخش اگر "گیسوانم" به دست "بـاد" افتاد"قــــرارِ" هرگز ن...

نگذار یک لحظه دلت از من جدا باشدبگذار این وابستگی تا انتها ب...

🌹اعوذبالله من الشیطان رجیم🌺☘🌼بِسْمِ ألله ألرحْمنِ ألرَحيمْأل...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط