آقاسلام

آقاســـــــــلام!
بازمنــم ،خاک پایــــتان .
دیـــوانه ای که لک زده قلبــــش برایــــــتان !
در این کلاس ســــرد، حضور تو واجب است
این بار چندم است که استاد غایب است ؟
نرگس شکفتــــه است تو را داد می زنـــد
آقا بیا که فاصـــــله فــــــریاد می زنــــــــد
این روزها نمی شــــــــــــود اندوهگین نبود
دلــــــواپس نهایــــــــت تلخ زمیــــــــن نبود
امشب دلم عجیب تو را درد می کشـــــــد
دستم مدام واژه ی « بر گرد » می کشـد
امضاء : دو چشم خیس و دلی در هوایتـــان ،
دیوانه ای که لک زده قلبش برایتــــــــــان . . .
دیدگاه ها (۱)

حتم دارم که رباب آمده در مرقدتان/ابر میخواست که ثابت بکند ای...

.این که بر خورد ها با تو چگونه است به کنار...این که راجع به ...

‌خورشید جان! خوش آمده‌ای، روشنی ببخشاز روشنای آمدنت شب شکسته...

دست مراگرفتید تایادتان بمانمازروی خاک بردید تااوج آسمانمگفتن...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط