خیلی بدنم ضعیف شده بود اگه الان اینو به
خیلی بدنم ضعیف شده بود اگه الان اینو به
کسی میگفتم از اینکه ضعف کردم ناراحت
نمیشد از اینکه به خاطر عشق ضعیف شدم
به عشقی که داخل کماست چشم دوختم تا
بیاد و از ضعیف شدنم جلوگیری کنه بیخیال
این حرفا شدم و به سمت بوفه رفتم و یه
شیر کاکائو و یه کیک شکلاتی برداشتم بعدش
رفتم تا حساب کنم، بعد حساب کردن اومدم
بیرون و روی یکی از صندلیها نشستم و
شروع کردم به خوردنش که کمی به زندگیم
دقت کردم دیدم توی یه روز فقط یه وعده غذا میخوردم
تند تند شیر کاکائو و کیک رو خوردم چون حس
ششمم میگفت قراره یه اتفاق مهمی توی این
بیمارستان بیفته ترسیدم، ترسیدم از اینکه
نامجونم رو از دست بدم جوری تند تند کیک
میخوردم که اگه میپرید گلوم صد در صد و بدون شک خفه میشدم
کسی میگفتم از اینکه ضعف کردم ناراحت
نمیشد از اینکه به خاطر عشق ضعیف شدم
به عشقی که داخل کماست چشم دوختم تا
بیاد و از ضعیف شدنم جلوگیری کنه بیخیال
این حرفا شدم و به سمت بوفه رفتم و یه
شیر کاکائو و یه کیک شکلاتی برداشتم بعدش
رفتم تا حساب کنم، بعد حساب کردن اومدم
بیرون و روی یکی از صندلیها نشستم و
شروع کردم به خوردنش که کمی به زندگیم
دقت کردم دیدم توی یه روز فقط یه وعده غذا میخوردم
تند تند شیر کاکائو و کیک رو خوردم چون حس
ششمم میگفت قراره یه اتفاق مهمی توی این
بیمارستان بیفته ترسیدم، ترسیدم از اینکه
نامجونم رو از دست بدم جوری تند تند کیک
میخوردم که اگه میپرید گلوم صد در صد و بدون شک خفه میشدم
- ۷.۷k
- ۰۷ خرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط