شیشه خون
#شیشهخون
P13
همینجوری داشتن حرف میزدن که یهو صدای در اومد
تق تق تق
آقای لی:بیا داخل
فلیکس:سلام من اومدم
ا.ت:عشقمممم(میپره بغلش)
کوک:این اینجا چ گوهی میخوره ته(آروم)
تهیونگ:چمد چرا دوباره سرو کلش پیدا شد (اروم)
فلیکس:ا.ت شنیدم کوک بهت دست زده
ا.ت:امممممم..
کوک :آره دس زدم مشکلی داری بازم دس میزنم
فلیکس:جرعت داری دوباره تکرار کن عوضی (داشت مییزد تو صورت کوک که یهو ا.ت میاد جلوش و مشت ب صورت ا.ت میخوره)
ا.ت:اخخخخ
تهیونگ:ابجیییی
کوک:ا.تتتتتتتت
فلیکس:چیشد
*تهیونگ و کوک یدونه مشا میزنن ب فلیکس*
فلیکس:داشت میزد تو صورت تهیونگ و کوک که ا.ت دستشو میگیره
ا.ت:اگه ببینم دستت ب داداشم و کوک میخوره یجور دیگه برخورد میکنم(سیلی میزنه بهش)
فلیکس:از اصبانیت نمیدونستم چیکار کنم که داشتم میزدمشون که ا.ت جلومو گرفت با تعجب داشتم نگاش میکردم که بهم سیلی زد
فلیکس:ت ت منو زدی؟ دیگه نمیخوام ببینمت
ا.ت:منم از جلو چشمام گم شو
^فلیکس رفت^
ویو کوک :تعجب کردم که ا.ت جلوم در اومد صورتش قرمز شده بود دووم نیاوردمو بغلش کردم
ویو ا.ت: داشتم صورتمو ماساژ میدادم قرمز شده بود که کوک بغلم کرد احساس آرام کردم و لپشو بوس کردم
کوک:ا ا.ت
ا.ت:کوک ببخشید بخاطر من اذیت شدی
کوک: ت ت منو بوس کردی (شوکه)
تهیونگ:(خنده)
ا.ت:خجالت کشیدم و بیشتر قرمز شد
کوک:خیلی ددی داشتم بغلش کنم و بهش اعتراف کنم ک همین کارو کردم
ا.ت من دوست دارم نگفتم بهت چون میترسیدم ک تو دوسم نداشته باشی
ا.ت: من تو رو(کمی داد)
کوک:منو چی(داد)
ا.ت:من تو رو(عربده)
کوک:بگو ناراحت نمیشم
ا.ت:من تو رو دوست دارم ولی میخواستم خودمو قانع کنم ک اینجوری نیست
کوک:بغلش میکنه و میچرخونتش
ا.ت:اییی کوووک منو بزار زمین
تهیونگ:الان مث باید ازم اجازه بپرسینا
کوک:تو غلط نکن بابا
ا.ت:نح نح بمون جناب مستر تهیونگ اجازه میدین با عشقم باشم؟
کوک:😂
تهیونگ:اگه منو با جیسو اوکی کنین منم اجازه میدم
ا.ت:🗿
کوک:جدی میفرمایید؟
ا.ت:خبببب اوکیه قبول میکنیم
کوک:ا.تتت
تهیونگ:یسسسس
ا.ت:خب پشمک کجاست؟(گربش)
تهیونگ:کوک بم
کوک:یونتانننن
تهیونگ:چیی یونتاننننن(عربدهاهه)
یونتان و بم:هاپ هاپ
پشمک:میوووووووو
ا.ت:صدا از پیش پنجره میاد
تهیونگ:یونتان نرو جلوووووووووووو
&یونتان داست میوفتاد کهدحیسو میگیرتش&
جیسو:کجا داشتی میرفتی پسرم
تهیونگ:پسرممممم؟
جیسو:اهممم ا ا ن نه اشتباه شد
تهیونگ:دروغ نگو (یونتانو میگیره )
یونتان:هاپ هاپ هاپ
تهیونگ:عافرین پسرممممم(بوسش میکنه)
یونتان:هاپ هاپ
همینجوری داشت با یونتان حرف میزد که....
حمایت تشه؟
P13
همینجوری داشتن حرف میزدن که یهو صدای در اومد
تق تق تق
آقای لی:بیا داخل
فلیکس:سلام من اومدم
ا.ت:عشقمممم(میپره بغلش)
کوک:این اینجا چ گوهی میخوره ته(آروم)
تهیونگ:چمد چرا دوباره سرو کلش پیدا شد (اروم)
فلیکس:ا.ت شنیدم کوک بهت دست زده
ا.ت:امممممم..
کوک :آره دس زدم مشکلی داری بازم دس میزنم
فلیکس:جرعت داری دوباره تکرار کن عوضی (داشت مییزد تو صورت کوک که یهو ا.ت میاد جلوش و مشت ب صورت ا.ت میخوره)
ا.ت:اخخخخ
تهیونگ:ابجیییی
کوک:ا.تتتتتتتت
فلیکس:چیشد
*تهیونگ و کوک یدونه مشا میزنن ب فلیکس*
فلیکس:داشت میزد تو صورت تهیونگ و کوک که ا.ت دستشو میگیره
ا.ت:اگه ببینم دستت ب داداشم و کوک میخوره یجور دیگه برخورد میکنم(سیلی میزنه بهش)
فلیکس:از اصبانیت نمیدونستم چیکار کنم که داشتم میزدمشون که ا.ت جلومو گرفت با تعجب داشتم نگاش میکردم که بهم سیلی زد
فلیکس:ت ت منو زدی؟ دیگه نمیخوام ببینمت
ا.ت:منم از جلو چشمام گم شو
^فلیکس رفت^
ویو کوک :تعجب کردم که ا.ت جلوم در اومد صورتش قرمز شده بود دووم نیاوردمو بغلش کردم
ویو ا.ت: داشتم صورتمو ماساژ میدادم قرمز شده بود که کوک بغلم کرد احساس آرام کردم و لپشو بوس کردم
کوک:ا ا.ت
ا.ت:کوک ببخشید بخاطر من اذیت شدی
کوک: ت ت منو بوس کردی (شوکه)
تهیونگ:(خنده)
ا.ت:خجالت کشیدم و بیشتر قرمز شد
کوک:خیلی ددی داشتم بغلش کنم و بهش اعتراف کنم ک همین کارو کردم
ا.ت من دوست دارم نگفتم بهت چون میترسیدم ک تو دوسم نداشته باشی
ا.ت: من تو رو(کمی داد)
کوک:منو چی(داد)
ا.ت:من تو رو(عربده)
کوک:بگو ناراحت نمیشم
ا.ت:من تو رو دوست دارم ولی میخواستم خودمو قانع کنم ک اینجوری نیست
کوک:بغلش میکنه و میچرخونتش
ا.ت:اییی کوووک منو بزار زمین
تهیونگ:الان مث باید ازم اجازه بپرسینا
کوک:تو غلط نکن بابا
ا.ت:نح نح بمون جناب مستر تهیونگ اجازه میدین با عشقم باشم؟
کوک:😂
تهیونگ:اگه منو با جیسو اوکی کنین منم اجازه میدم
ا.ت:🗿
کوک:جدی میفرمایید؟
ا.ت:خبببب اوکیه قبول میکنیم
کوک:ا.تتت
تهیونگ:یسسسس
ا.ت:خب پشمک کجاست؟(گربش)
تهیونگ:کوک بم
کوک:یونتانننن
تهیونگ:چیی یونتاننننن(عربدهاهه)
یونتان و بم:هاپ هاپ
پشمک:میوووووووو
ا.ت:صدا از پیش پنجره میاد
تهیونگ:یونتان نرو جلوووووووووووو
&یونتان داست میوفتاد کهدحیسو میگیرتش&
جیسو:کجا داشتی میرفتی پسرم
تهیونگ:پسرممممم؟
جیسو:اهممم ا ا ن نه اشتباه شد
تهیونگ:دروغ نگو (یونتانو میگیره )
یونتان:هاپ هاپ هاپ
تهیونگ:عافرین پسرممممم(بوسش میکنه)
یونتان:هاپ هاپ
همینجوری داشت با یونتان حرف میزد که....
حمایت تشه؟
۴.۶k
۲۲ فروردین ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۲)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.