فدای صداقت بی سوادی که وقتی ازش پرسیدن عشق چند حرفه

فدای صداقت بی سوادی که وقتی ازش پرسیدن : عشق چند حرفه ؟

گفت : چهار حرف

همه بهش خندیدن در حالی که اون داشت با خودش زمزمه میکرد : مادر مگه چند حرفه ؟
دیدگاه ها (۵)

غریبی میکند قلبم ، به چشم آشنای تو نمی آیدبه همراهم ، به ش...

ﻣﺪﺗﻬﺎﺳﺖ، ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺷﻠﻮﻏﯿﻢ ...ﻣﺠﺎﺯﯼ ﺷﺎﺩﯾﻢ ...ﻣﺠﺎﺯﯼ ﻣﯿﺨﻨﺪﯾﻢ ...ﻣﺠﺎ...

✔مَنَم یہ زمانے کلے رِفیـق داشتَم✔ ⇦بہ تن...

هوای قلب من.. امشب هوای سرد تنهاییست.. دل من یاد تو افتاد...

بابا بسه دیگه هی هر کی میرسه میگه اره چسناله نکنن این حرفااخ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط