بهترین دوستی ها

بهترین دوستی ها
پارت ۲
و شروع کرد به فیزیک درس دادن
زنگ تفریح
تهیونگ : بچه ها
پسرا : ها
تهیونگ : اون چهار تا دختر دیدید اونجا که تازه اومدن
کوک : آره خوب که چی
ته : نریم یکم اذیتشون کنیم
نامجون : زده با سرت
ته: نه فقط حوصلم سر رفته
کوک : من موافقم بریم
رفتن پیشه دخترا
جنی : ها به چی میخواین
تهیونگ : تازه اومدید این مدرسه
لیسا : آره خوب که چی
کوک : به قیافت نمیخوره زبون دراز باشی
لیسا : میخوای دیاز ترش کنم
جیسو : لیسا بسه به کاری داشتید
جین : نه فقط میخواستیم کمی بازی کنیم
جیسو : چی مگه بچه اید خرس گونده ها
جیهوپ : منظورمون یه بازی دیگه بود
جیمین : هااا
جیهوپ: نه منظورم اون نبود منحرف
جیمین : آها
تهیونگ موهای جنی رو گرفت و کشید
جنی : آی مرتیکه حرومی مرضت چیه
ته : هوو ادب داشته باش
جنی ادبم خونه جا گذاشتم مشکلیه
کوک رفت سمت لیسا لیسا داشت راه میرم کوک پاشو گذاشت جلو پا لیسا لیسا میوفته
لیسا : اییی پام مرتیکه .....
کوک : ..... بامن بودی
لیسا ؛ په با عمم بودم
یونگی رفت سمت جیسو و دستش رو گرفت و فشار داد
جیسو : مادر به خطا ولم کن عوضی
جین : ااااا چی گفت پرام
جیهوپ : ادب نداری بزرگ ترته
جیسو : به یه ورم که بزرگ ترمه
...
بایییی چطور بود
دیدگاه ها (۰)

مافیای من پارت ۱۸ سه ماه بعد ویو جیمین یونگی و ته ماموریت بو...

روز ماماناتون هم مبارک❤❤❤❤👏👏👏

لباس مدرسه هاشون خوبن؟ به زور لباس پیدا کردم به هم میان

بهترین دوستی ها پارت ۱ویو جنی صبح با صدای زنگ آلارم بلند شدم...

دختر جهنمی

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط