bag girl mafia
ادامه پارت ۲۹..
ساعت ها گذشت تا بلاخره وقت شام رسید.
میز پر از غذا های رنگارنگ بود ولی هیچکس سر میز نبود.
هوسوک طبق معمول توی اتاق آکیرو بود و در حین انجام مراقبت از آکیرو بود و داشت چند تا پرونده ای که مربوط به کسایی بودن که لینگو به قتل رسونده رو میخوند.
بقیه پشت در اتاق جونگ کوک نگران وایساده بودن چون جی کی نه در و باز میکرد نه وقتی صداش میکردن جواب میداد همه ترس از این داشتن که نکنه جونگ کوک بلایی سر خودش بیاره!
جیمین : جونگ کوکا میشه بیای بیرون؟
یونگی : مگه نمیفهمی جواب نمیده!
تهیونگ : اینجوری که پیداست در اتاق قفله پس....من میدونم کلید های یدک کجاست
جین : اگه میدونی چرا اینجا وایسادی؟ برو دیگه
بعد این حرف جین تهیونگ با سرعت رفت به سمت جایی که کلید یدک ها بود یعنی زیر میز کامپیوتر اتاق کار آکیرو.
بعد که کلید های یدک رو پیدا کرد کلیدی که روش نوشته شده بود (in the west) به معنی در غربی یعنی همون جایی که جونگ کوک بود رو برداشت.
و رفت به سمت اتاقی که همه دورش جمع شده بودن و در اتاق و باز کرد و همه وارد اتاق شدن ولی جونگکوک اونجا نبود!
یونگی : پس کجاست؟
جین : حمام نیست؟
بعد این حرفش جیمین به طرف حمام رفت و درو باز کرد و جی کی اونجا نبود.
پسرا اون اتاق و زیر و رو کردن تا شاید نامه ای پیدا کنن
تا اینکه تهیونگ زیر بالشت جونگ کوک یه تیکه کاغذ پاره شده پیدا کرد
تهیونگ : پیدا کردم!
بعد حرفش همه پسرا دورش جمع شدن
جیمین : چی نوشته؟
تهیونگ با صدای بلند نوشته روی کاغذ رو خوند:
تهیونگ : دنبالم نیاید نیاز دارم تنها باشم...
خوشگلا حمایتا خیلی کمه حمایت کنید💜
ساعت ها گذشت تا بلاخره وقت شام رسید.
میز پر از غذا های رنگارنگ بود ولی هیچکس سر میز نبود.
هوسوک طبق معمول توی اتاق آکیرو بود و در حین انجام مراقبت از آکیرو بود و داشت چند تا پرونده ای که مربوط به کسایی بودن که لینگو به قتل رسونده رو میخوند.
بقیه پشت در اتاق جونگ کوک نگران وایساده بودن چون جی کی نه در و باز میکرد نه وقتی صداش میکردن جواب میداد همه ترس از این داشتن که نکنه جونگ کوک بلایی سر خودش بیاره!
جیمین : جونگ کوکا میشه بیای بیرون؟
یونگی : مگه نمیفهمی جواب نمیده!
تهیونگ : اینجوری که پیداست در اتاق قفله پس....من میدونم کلید های یدک کجاست
جین : اگه میدونی چرا اینجا وایسادی؟ برو دیگه
بعد این حرف جین تهیونگ با سرعت رفت به سمت جایی که کلید یدک ها بود یعنی زیر میز کامپیوتر اتاق کار آکیرو.
بعد که کلید های یدک رو پیدا کرد کلیدی که روش نوشته شده بود (in the west) به معنی در غربی یعنی همون جایی که جونگ کوک بود رو برداشت.
و رفت به سمت اتاقی که همه دورش جمع شده بودن و در اتاق و باز کرد و همه وارد اتاق شدن ولی جونگکوک اونجا نبود!
یونگی : پس کجاست؟
جین : حمام نیست؟
بعد این حرفش جیمین به طرف حمام رفت و درو باز کرد و جی کی اونجا نبود.
پسرا اون اتاق و زیر و رو کردن تا شاید نامه ای پیدا کنن
تا اینکه تهیونگ زیر بالشت جونگ کوک یه تیکه کاغذ پاره شده پیدا کرد
تهیونگ : پیدا کردم!
بعد حرفش همه پسرا دورش جمع شدن
جیمین : چی نوشته؟
تهیونگ با صدای بلند نوشته روی کاغذ رو خوند:
تهیونگ : دنبالم نیاید نیاز دارم تنها باشم...
خوشگلا حمایتا خیلی کمه حمایت کنید💜
۳.۱k
۳۱ تیر ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.