خب خب کن با سناریو اومدم

؛خب خب کن با سناریو اومدم 😁😁
اول اسم ها رو میگم
ا\ت: کیو
داستانش هم اینجوریه که کیو تنها زندگی میکنه و دوست پسرش ولش کرده الان افسردست و دفاع شخصی و تکواندو و ......
اینجور چیز ها رو بلده
علایقش: موسیقی٬نقاشی٬پیتزا
نظر بدین بنویسم یا نه
دیدگاه ها (۱)

کیو صبح بلند شد و رفت دست و صورتش رو بشوره که یه برچسب رو ای...

چه زود 😂😊😊

یه برف زیادبچی اوده بود اینجا ما داشتیم از ذوق دیوونه میشدیم

❤❤❤❤❤❤❤❤

Between the Tides³²یک هفته بعد تهیونگتو دفترم بودم تق تق تق ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط