قاصدک

قاصدک

در دل من همه کورند و کرند

دست بردار از این در وطن خویش غریب

قاصد تجربه های همه تلخ

 با دلم می گوید

 که دروغی تو ، دروغ

 که فریبی تو. ، فریب

 قاصدک هان ، ولی ... آخر ... ای وای

 راستی آیا رفتی با باد ؟

با توام ، آی! کجا رفتی ؟ آی

راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟

مانده خاکستر گرمی ، جایی ؟

 در اجاقی طمع شعله نمی بندم خردک شرری هست هنوز ؟

 قاصدک

ابرهای همه عالم شب و روز

در دلم می گریند...
دیدگاه ها (۰)

می‌شود بر نفَست ، جان مرا بند کنی؟ساقه‌ی قلب مرا ، پایه‌ی پی...

گاه گاهی که دلم میگیرد!!! به خودم می گویم: در دیاری که پر از...

؛"مَن"بَرایِ حالِ خوبَم میجَنگَم!قَوی بودَن دَر دُنیایِ "مَن...

دوستت دارمای پاره ای از منای تمام منستاره ی پیشانی امدوستت د...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط