پاییز که به ایستگاه آذر میرسد

پاییز که به ایستگاه آذر می‌رسد
همه چشم انتظار یلدا می‌نشینند
به امید دیدار فرزند
به شوق دانه‌های انار
به یاد خاطره بازی ایام جوانی
چشم انتظار فال حافظ

اما من
منتظر یلدا نمی‌مانم
هر شب چله می‌بندم
هر شب فالم را می‌گیرم
تا حافظ آمدنت را مژده ندهد
بی‌خیال نمی‌شوم

خیره به کنج اتاق می‌مانم
خیره به صندلی
که‌ هنوز تیر می‌کشد از فراقت
هر شب بی تو
چله‌ای‌ست سرد
عجیب سوز دارد..
دیدگاه ها (۱)

هر وقت بین دو راهی موندینشیر یا خط بندازینمهم نیست که شیر می...

هر وقت بین دو راهی موندینشیر یا خط بندازینمهم نیست که شیر می...

فکر کردی من نقاشمگفتم تو که گفتی:نقاش نیستیپس چرا به تو فکر ...

گــــوگـــوش 💖 👑

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط