ماه

ماه

زمانی کامل است که دوباره

چشمان زردت

بر تاریک ترین شب من بدرخشد

شبی که آرام آرام

از قله کوه پایین میرود

تا سپیده دم

تن زخمیت را در آغوش بکشم

زیر سقف آسمان سیاه

بازوان آهنینت را لمس کنم

و تو وحشیانه 

موهای بلند مشکیم  را چنگ بزنی

صورت استخوانی زبرت را نوازش کنم

و هرم نفس های گرمت

را با تمام وجود حس کنم

براستی که

این گرگ وحشی همیشه رام توست...
دیدگاه ها (۱)

می توانم گرگ باشمو همه چیز را با بی رحمی بدرم.!حتی تو...

تو دیگر خوب نخواهی شدتا آخر عمردرگیر من خواهی بودو تظاهر می ...

آنگاه که تمام باورهایت مُرد...و زخم های عفونی روحت،تو را به ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط