آنگاه که تمام باورهایت مرد

آنگاه که تمام باورهایت مُرد...

و زخم های عفونی روحت،

تو را به همه بی اعتماد کرد.!

و قلبت با سیاهی شب یکی شد؛

هنگامی که آتش خشم و نفرت،

در چشمانت درخشید و گُر گرفت.!

آن زمان تو گرگ خواهی شد...

وحشی تر از آنان که تو را دریدند...
دیدگاه ها (۲)

ماهزمانی کامل است که دوبارهچشمان زردتبر تاریک ترین شب من بدر...

یار آن بود که صبر کند بر جفای یارترک رضای خویش کند در رضای ی...

خرم آن روز کز این منزل ویران برومراحت جان طلبم و از پی جانان...

# رز _ سیاه PART _ 49تارا: از وقتی یادمه بعد یه دوره کوتاهی ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط