آنگاه که تمام باورهایت مرد
آنگاه که تمام باورهایت مُرد...
و زخم های عفونی روحت،
تو را به همه بی اعتماد کرد.!
و قلبت با سیاهی شب یکی شد؛
هنگامی که آتش خشم و نفرت،
در چشمانت درخشید و گُر گرفت.!
آن زمان تو گرگ خواهی شد...
وحشی تر از آنان که تو را دریدند...
و زخم های عفونی روحت،
تو را به همه بی اعتماد کرد.!
و قلبت با سیاهی شب یکی شد؛
هنگامی که آتش خشم و نفرت،
در چشمانت درخشید و گُر گرفت.!
آن زمان تو گرگ خواهی شد...
وحشی تر از آنان که تو را دریدند...
- ۱.۹k
- ۰۵ شهریور ۱۳۹۹
دیدگاه ها (۲)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط