کارمن نیست که از غصه وغم دل بکنم
کارمن نیست که از غصه وغم دل بکنم
کاش باور کنم این چهرهٔ پژمرده منـم
نگرانم که مبادا غم دل فاش شـود
فرصتی نیست که حتی به خودم سربزنم
بارها ازغم دل سربه بیابان زده ام
به کجا میبردم غم پس ازعاشق شدنم
گریه ٔهرشب من زخم مرا مرهم نیست
کس به دادم نرسد موقع پرپر زدنم
رفتنت زخم عمیقی به تنم وارد کرد
حق من نیست که خنجربزنی بر بدنم
میروم از توجدا باشـم و درغیبت تو
ازتو هم دل بکنم، قید خودم را بزنم
#مرتضی_محمدخانی
کاش باور کنم این چهرهٔ پژمرده منـم
نگرانم که مبادا غم دل فاش شـود
فرصتی نیست که حتی به خودم سربزنم
بارها ازغم دل سربه بیابان زده ام
به کجا میبردم غم پس ازعاشق شدنم
گریه ٔهرشب من زخم مرا مرهم نیست
کس به دادم نرسد موقع پرپر زدنم
رفتنت زخم عمیقی به تنم وارد کرد
حق من نیست که خنجربزنی بر بدنم
میروم از توجدا باشـم و درغیبت تو
ازتو هم دل بکنم، قید خودم را بزنم
#مرتضی_محمدخانی
- ۷۶۲
- ۱۵ دی ۱۳۹۶
دیدگاه ها (۲۱)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط