p20
p20
کوک. ححححح جاخالی دادم
ات. یه جا خالی نشونت بدم وایسا ببین انتقاممو میگرم
کوک. منتظرم
جین. بسه دیگه عه بیاین پایین ببینم
.
.
"چند روز بعد"
کوک داشت لایو میگرفتو باآرمی ها حرف میزد که کرمم فعال شد و رفتم آشپز خونه و داخل یه ظرف آرد ریختم البته بدون اینکه جین هیونگ بدونه اگه بفهمه به هفت روش سامورایی جرم میده بعد اینکه آردرو ریختم رفتم بالا اتاقمون کوک حتی نگامم نکرد چه بهتر کاسه آردو پشت سرم قایم کردمو رفتم کنار کوک وایستادم
ات. هاییی آرمی هاااا
کوک. اینجا چیکار میکنی
ات. مثلا اتاق منم هستا... کوک میشه یه لحظه برگردی؟
کوک. چ...
وقتی برگشت کاسه آردو ریختم تو صورتش
ات. یا یایاااا(خنده)
کوک. اتتتتتت(عصبی)
میخواستم در برم که از دستمو گرفتو منو انداخت رو پاهاش الان آرمی ها چه فکری میکنن سریع لایو رو قطع کردم
ات. ولم کنننننن
کوک. چیکارررر کردیییی
ات. انتقامممم
کوک. هوفففف ات دیگه دیونم کردی
ات. میدونم
سریع بلند شدمو رفتم تو پذیرایی نشستم که جیمین گفت
جیمین. ات امشب قراره بریم ویلای من
ات. چرا مناسبتیه؟
جیمین. نه همیطوری
ات. باشه
جیمین. یه لباس خوشگل بپوش قراره لایو بزاریم
ات. باشه
رفتم گوشیمو برداشتمو به پست های اینستا نگا میکردم ه
خدای من هی منو کوکیم که همشونم با لحظه های رمانتیک چرا خودم متوجه این لحظات نبودم؟ هوففف همینطوری نگا میکردمو که یهو چشمم به پستی خورد که روی عکس من نوشته بود Happy Birthdayواتتتت تولدمهههه چرا یادم رفته بود خدایااا چقدر گیجم من وایسا ببینم بخاطر همین بود چند روز پیش کل اعضا یهویی رفتن بیرون شاید برام کادو میخواستن بگیرن؟ امروزم که ویلای جیمین اوووو ببینی کوک برام چی گرفته
ادامه دارد...
حمایت کنید🥹❤
کوک. ححححح جاخالی دادم
ات. یه جا خالی نشونت بدم وایسا ببین انتقاممو میگرم
کوک. منتظرم
جین. بسه دیگه عه بیاین پایین ببینم
.
.
"چند روز بعد"
کوک داشت لایو میگرفتو باآرمی ها حرف میزد که کرمم فعال شد و رفتم آشپز خونه و داخل یه ظرف آرد ریختم البته بدون اینکه جین هیونگ بدونه اگه بفهمه به هفت روش سامورایی جرم میده بعد اینکه آردرو ریختم رفتم بالا اتاقمون کوک حتی نگامم نکرد چه بهتر کاسه آردو پشت سرم قایم کردمو رفتم کنار کوک وایستادم
ات. هاییی آرمی هاااا
کوک. اینجا چیکار میکنی
ات. مثلا اتاق منم هستا... کوک میشه یه لحظه برگردی؟
کوک. چ...
وقتی برگشت کاسه آردو ریختم تو صورتش
ات. یا یایاااا(خنده)
کوک. اتتتتتت(عصبی)
میخواستم در برم که از دستمو گرفتو منو انداخت رو پاهاش الان آرمی ها چه فکری میکنن سریع لایو رو قطع کردم
ات. ولم کنننننن
کوک. چیکارررر کردیییی
ات. انتقامممم
کوک. هوفففف ات دیگه دیونم کردی
ات. میدونم
سریع بلند شدمو رفتم تو پذیرایی نشستم که جیمین گفت
جیمین. ات امشب قراره بریم ویلای من
ات. چرا مناسبتیه؟
جیمین. نه همیطوری
ات. باشه
جیمین. یه لباس خوشگل بپوش قراره لایو بزاریم
ات. باشه
رفتم گوشیمو برداشتمو به پست های اینستا نگا میکردم ه
خدای من هی منو کوکیم که همشونم با لحظه های رمانتیک چرا خودم متوجه این لحظات نبودم؟ هوففف همینطوری نگا میکردمو که یهو چشمم به پستی خورد که روی عکس من نوشته بود Happy Birthdayواتتتت تولدمهههه چرا یادم رفته بود خدایااا چقدر گیجم من وایسا ببینم بخاطر همین بود چند روز پیش کل اعضا یهویی رفتن بیرون شاید برام کادو میخواستن بگیرن؟ امروزم که ویلای جیمین اوووو ببینی کوک برام چی گرفته
ادامه دارد...
حمایت کنید🥹❤
۳.۹k
۱۳ مرداد ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۶)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.