فرصتی دیگر پارت

فرصتی دیگر پارت ۴
{اکا با سرعت به قلعه میره}

{باکوگو با پا درو باز میکنه}

{باکوگو سریعععع دکترو خبر کنید}    \داد زنان\

∆ ۳ ساعت بعد ...........

دکتر  « خب پرنس حال دختره خوبه »

باکوگو اندر ذهن = اخیششششش

باکوگو « اهوم »

دکتر « ولی برای اینکه بهبود پیدا کنه بهتره که ۲ روز تو تخت باشه بعدا میتونه به همه ی فعالیتاش برسه من دیگه با اجازه ی شما مرخص میشم »

باکوگو « باشه میتونم ببینمش »

دکتر «بله پرنس »

باکوگو « بدو بدو وارد اتاق میشه »

{ایکو تو خوابای نانازه}

{باکوگو نزدیک میشه و با دستش موهای ایکو رو میزنه کنار}
یاه یاه بعد چند روز دادم
ایده گرفتم هیچچچچ
نگران نباشین روزی از هر دو فیک ی پارت میزارم
دیدگاه ها (۶)

شکارررررر کردم شکارم میکونی شکار میشی یاه یاه یاه یاه یاه یا...

ا~ت و تودوروکی پارت ۱۳{تویا ا~ت رو میکشه طرف خودش} {و بقلش م...

ا~ت و تودوروکی پارت ۱۲تودوروکی « میشینه رو صندلی »{تویا جررر...

پارت ۱۹ فیک دور اما آشنا

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط