ات و تودوروکی پارت
ا~ت و تودوروکی پارت ۱۲
تودوروکی « میشینه رو صندلی »
{تویا جرررررررر 🤣🤣🤣🤣🤣}
ا~ت « نخند بی مغز »
تویا «باشه باشه باشه منو شناختی شوتو »
تودوروکی « نه ....... »
تویا «بنده داداش ناتنی عشقت و داداش گمشده ی شما هستم » {در کشتن خود برا اینکه نخنده}
تودوروک « ببینم تو تویا ........ »
تویا «ارع من داداشتم »
{تودوروکی با یک ضربه به سر تویا}
تودوروکی « ببینم این همه وقت کجا بودی »
ا~ت « خب ..... تودوروکی عممم راستش بیشتر بزن چند ساله ب منم نگفته که خانواده ی اصلیش کیه »
تودوروکی « بینم مگه شما باهم زندگی میکردین »
{تویا در حال توضیح دادن زندگیش}
[خوانندگان گرامی ی پارت میدم و کامل زندگیشو توضیح میدم]
تودوروکی « یعنی الان با ما زندگی میکنی »
تویا « ارع خب » ⦮._.⦯
{یکدفعه شیشه ها مغازه میشکنه}
{و یک شعله ی قرمز رنگ دیده میشه با یک تبهکار .....}
یاه یاه پارت دادم
یاه یاه
تودوروکی « میشینه رو صندلی »
{تویا جرررررررر 🤣🤣🤣🤣🤣}
ا~ت « نخند بی مغز »
تویا «باشه باشه باشه منو شناختی شوتو »
تودوروکی « نه ....... »
تویا «بنده داداش ناتنی عشقت و داداش گمشده ی شما هستم » {در کشتن خود برا اینکه نخنده}
تودوروک « ببینم تو تویا ........ »
تویا «ارع من داداشتم »
{تودوروکی با یک ضربه به سر تویا}
تودوروکی « ببینم این همه وقت کجا بودی »
ا~ت « خب ..... تودوروکی عممم راستش بیشتر بزن چند ساله ب منم نگفته که خانواده ی اصلیش کیه »
تودوروکی « بینم مگه شما باهم زندگی میکردین »
{تویا در حال توضیح دادن زندگیش}
[خوانندگان گرامی ی پارت میدم و کامل زندگیشو توضیح میدم]
تودوروکی « یعنی الان با ما زندگی میکنی »
تویا « ارع خب » ⦮._.⦯
{یکدفعه شیشه ها مغازه میشکنه}
{و یک شعله ی قرمز رنگ دیده میشه با یک تبهکار .....}
یاه یاه پارت دادم
یاه یاه
- ۲.۲k
- ۳۱ مرداد ۱۴۰۴
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط