شکستم آنقدر آهسته که صدای شکستنم کسی را آزار ندهد

شکستم . . . آنقدر آهسته که صدای شکستنم، کسی را آزار ندهد . . . من شکستم ، آنقدر آهسته که صدای شکستنم را . . . فقط دیوار های اتاقم شنیدند . . . صدای شکستنم را قلم و کاغذ شنیدند و شعر پس دادند . . . صدای شکستنم را خدا شنید و سکوت جواب داد . . . می دانی ؟ اهل گریه نیستم فقط بغض میکنم این سخت تر از هر چیزیست بغض داشته باشی و بخندی . . . بغض داشته باشی و درس هم بخوانی خیالت راحت ، از درون شکستم گفتم که . . . صدای شکستنم را هیچکس نفهمید . .
دیدگاه ها (۴)

"زخم های کهنه "خیالم را به سفر میبرمخاطرانم را عریان میکنم ذ...

بارالها:آفتاب تابانت امروز نیز برآمد از پشت پنجره نگاهم،تا ف...

.

.

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط