بوی باران می دهم اما سرابی بیش نیست

بویِ باران می دهم اما سرابی بیش نیست
در خیابانِ جنون , نامم حبابی بیش نیست
سالها بگذشته و من همچنان بی یاورم
این تمنایِ وصالِ یار , خوابی بیش نیست
دیدگاه ها (۲)

گاهی میانِ خلوتِ جمع ،یا در انزوای خویش ،موسیقیِ نگاهِ تو را...

کسی ما را نمیپرسد کسی ما را نمیجویدکسی تنهایی ما را نمیگریدد...

پاییزِ کوچکِ منگنجایشِ هزار بهارگنجایشِ هزار شکفتن داردپاییز...

تقصیر باران نیست این دیوانگی هاتنها شدن در هر هوایی درد دارد...

نیست بویِ آشنا را تاب غربت بیش از ایناز نسیم صبح بوی یار می‌...

🍃🧚🏼‍♀️🦋نیست بوی آشنا را تاب غربت بیش ازیناز نسیم صبح بوی یار...

کلبــه ای با نغمه ی گیتار می خواهد دلمبوی عطــر دشت گندمــزا...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط