ته بیا شب اینجا بمونیم
_ته بیا شب اینجا بمونیم
+باشه
_صبح میرم به این ادرس
+منم میام
_باشه
(صبح)
_ته بیدار شو
+اههههه صبح شده مگه
_با اجازتون اگه نمیای خودم برم
+نه میام صبر کن
_باشه
راوی :بعد چن مین همگی آماده شدن و حرکت کردن به همون خونه رفتن ولی اونجا یک خونه متروکه بود ا.ت فکر می کرد که آیا همینجا باشه که تهیونگ درو باز کرد
+بیا ا.ت
_باشه ته
+وایی چقدر کثیفه اینجا
_هیسسس الان میفهمن
+اما کسی اینجا نیست
=دنبال منین
_توکی هستی؟
=هیون
+وایی ترسیدم یکم آرام تر ظاهر شو
=خفه شو ببینم
_درست حرف بزن باهاش
=توکی هستی صبر کن تو ا.ت هستی چرا دیروز فرار کردی جوجه این فسقلی کی هست که بخاطرش زبون درازی میکنی کی منو لو داده هاااا؟
_عمرا بگم
=صبر کن نکنه مادرت
_چطور فهميد
=اینا برام مثل آب خورن میمونه
+باشه نپره تو گلوت
=چرا اینجا هستین
_تو مادر من رو کشتی
=معلومه
+تو گه خوردی
=بی ادب
_چرااا اون چکارت کرد مگه
=چون من اون رو خیلی دوست داشتم و بهش اعتراف کردم ولی اون رفت با دوست صمیمی من ازدواج کرد یعنی پدر توووو
_برای همین کشتیش🤧🤧
=آره خب و الان هم نوبته تو رسیده بعدش پدرت
+تو خواب ببینی
=راستش الان واقعیت هست
+آدم تو خواب هم باشه فکر میکنه تو واقعیت هست
=حالا که اینطوری نیست و نمیشه..... خب چطور دوس داری بمیری
_خفه شو بابا (ناگهان صدای در آمد و در شکست پلیس ها آمدن ولی دیگه ا.ت و تهیونگ نبودن این هیون بود که گیر افتاده بود و بعد از گرفتن هیون ا.ت از پشت مبل آمد و ضبط گوشیش رو گذاشت بعد از اون هیون به اعدام محکوم شد)
+ا.ت
_جونم
+نقشت عالی بود ولی یک سوال دیگه دارم با من میای پاريس
_معلومه
+باشه
_صبح میرم به این ادرس
+منم میام
_باشه
(صبح)
_ته بیدار شو
+اههههه صبح شده مگه
_با اجازتون اگه نمیای خودم برم
+نه میام صبر کن
_باشه
راوی :بعد چن مین همگی آماده شدن و حرکت کردن به همون خونه رفتن ولی اونجا یک خونه متروکه بود ا.ت فکر می کرد که آیا همینجا باشه که تهیونگ درو باز کرد
+بیا ا.ت
_باشه ته
+وایی چقدر کثیفه اینجا
_هیسسس الان میفهمن
+اما کسی اینجا نیست
=دنبال منین
_توکی هستی؟
=هیون
+وایی ترسیدم یکم آرام تر ظاهر شو
=خفه شو ببینم
_درست حرف بزن باهاش
=توکی هستی صبر کن تو ا.ت هستی چرا دیروز فرار کردی جوجه این فسقلی کی هست که بخاطرش زبون درازی میکنی کی منو لو داده هاااا؟
_عمرا بگم
=صبر کن نکنه مادرت
_چطور فهميد
=اینا برام مثل آب خورن میمونه
+باشه نپره تو گلوت
=چرا اینجا هستین
_تو مادر من رو کشتی
=معلومه
+تو گه خوردی
=بی ادب
_چرااا اون چکارت کرد مگه
=چون من اون رو خیلی دوست داشتم و بهش اعتراف کردم ولی اون رفت با دوست صمیمی من ازدواج کرد یعنی پدر توووو
_برای همین کشتیش🤧🤧
=آره خب و الان هم نوبته تو رسیده بعدش پدرت
+تو خواب ببینی
=راستش الان واقعیت هست
+آدم تو خواب هم باشه فکر میکنه تو واقعیت هست
=حالا که اینطوری نیست و نمیشه..... خب چطور دوس داری بمیری
_خفه شو بابا (ناگهان صدای در آمد و در شکست پلیس ها آمدن ولی دیگه ا.ت و تهیونگ نبودن این هیون بود که گیر افتاده بود و بعد از گرفتن هیون ا.ت از پشت مبل آمد و ضبط گوشیش رو گذاشت بعد از اون هیون به اعدام محکوم شد)
+ا.ت
_جونم
+نقشت عالی بود ولی یک سوال دیگه دارم با من میای پاريس
_معلومه
۱۴.۳k
۱۱ دی ۱۴۰۱
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.