اشتباهخوبمن

#اشتباه_خوب_من
#پارت_۳۴

یک هفته بعد وسایلم رو جمع کردم و ساکمو بستم و راهی دانشگاه شدم
وقتی رسیدم اتوبوس ها تو محوطه دانشگاه پارک کرده بودن و جمعیت داشتن سوار میشدن

با عجله رفتم سوار شدم و دیدم یک صندلی کنار یه نفر دیگه خالیه نفهمیدم کی کنارمه همینجوری بدون اینکه بپرسم کسی میخواد بشینه یا نه خودمو انداختم رو صندلی


وقتی برگشتم ببینم کی کنارمه برگام ریخت
شتتتتت
اوهااااا
یعنی چیییییی
نهههه نمیشههههع
عمادددددد
عماد بود

_دیارا

_عماد
من پا میشم

تا خواستم پاشم برم یه جا دیگه بشینم عماد دستمو گرفت و کشید نشوند رو صندلی

_عماد ول کن نمیخوام پیشت بشینم

_بابت رفتار اون روزم عذر میخوام
بگیر بشین صدامو در نیار لوس بازی در نیار دیارا

دیاراشو با حرص گفت

شرط پارت بعد لایک ها بالای ۱۰ تا
دیدگاه ها (۵)

#اشتباه_خوب_من#پارت_۳۵_چه عجب عماد خان پس عذر خواهی هم بلدی ...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۳۶ وقتی رسیدیم من و یه دختر که نمی‌شناخت...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۳۳استاد وارد کلاس شد و قرار بود امروز به...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۳۲_باشه پس منم قهوه میخورم _اوم_عماد چیز...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط