اشتباهخوبمن

#اشتباه_خوب_من
#پارت_۳۵

_چه عجب عماد خان پس عذر خواهی هم بلدی تو؟!

_دیارا عصاب ندارم گیر نده

_خیل خب حالا که خیلی اصرار میکنی میشینم کنارت
فقط سمیرا رو تو ندیدی؟

_سمیرا ۵ تا ردیف عقب تر پیش نیما نشسته

برگشتم دیدم درست میگه و دستی واسه سمیرا تکان دادم اونم منو دید و با سر سلام کرد

اتوبوس که حرکت کردم من سر پا بودم و داشتم سمیرا رو نگاه میکردم که یهو محکم افتادم رو پای عماد

ای باباااا چیه من هی زرت زرت میوفتم رو پای این لنگ دراز

عماد کلافه پوفی کشید و منو هل داد نشوند رو صندلی

_دیارا اگه خیلی دلت میخواد بشینی رو پام رک و روراست بگو تعارف نکن

_عماد خواهشا ببند دهنتو
سری قلب خودت منو کشوندی انداختی رو پای گردن زرافه ایت الان هم عمدا خودمو ننداختم روت افتادم کور که نیستی دیدی سرپا بودم اتوبوس حرکت کردم تعادلم رو از دست دادم افتادم روت جناب عماد خان

_من اگه نمی کشوندمت و روی پای به قول خودت گردن زرافه این نمینداختم که تو با سرت میخوردی زمین مغزت در می آمد

_حالا هرچی

_دیارا حواست به خودت باشه یه دفعه دیدی افتادی من نبودم بیفتی روم کله و دست و پات شکست ها

_نخیر عماد خان من چیزیم نمیشه نگرانم نباش

_نگرانت نیستم دختره سر تق

بعد از اون تو سکوت کنار هم نشستیم و به جاده خیره شدیم

شرط پارت بعد لایک ها بالای ۱۰ تا
دیدگاه ها (۱۳)

#اشتباه_خوب_من#پارت_۳۶ وقتی رسیدیم من و یه دختر که نمی‌شناخت...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۳۷بعد از اینکه حدود نیم ساعت با مامانم ص...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۳۴یک هفته بعد وسایلم رو جمع کردم و ساکمو...

#اشتباه_خوب_من#پارت_۳۳استاد وارد کلاس شد و قرار بود امروز به...

رمان فیک پارت 6گردنم بو کرد نفسای گرمش به گردنم خورد و بعدش ...

یادته همیشه می گفتم دوس دارم از دور ببینمت؟ بعد تو لجباز می ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط