پنج سال گذشت

پنج سال گذشت
پنج سال من نامه نوشتم
خاطره نوشتم
دفتر پر کردم
و ....
تو بی آدرس ترین جای دنیا بودی
راستی
داشتم نگاه میکردم به نامه ها
جالب بود
من چرا پایان هر نامه ام امضا میزدم و اسمم را مینوشتم????!!!!
اصلا دلم میخاست ....



#مهرآنا
دیدگاه ها (۱۹)

دکمه‌های پیراهنمخواب انگشتان تو را می‌بینندو کفش‌هایم می‌سوز...

خودکار بیکم جوهرش پره ولی انگار بی جونه دوکلمه مینویسه بعد...

به اندازه تمام بارونا دلتنگ" بارونم" ....#مهرانا :(

موسیقی هنر بیان احساس به وسیله ی صداهاست...:) پ.ن بعد از ی...

اذیت نشدم؟ باید میدیدی چجوری زجه میزدم.. چجوری تا صب گریه می...

پارت ۸۵ فیک ازدواج مافیایی

عشق قشنگمزندگی منتو شدی برام اون کسی که نگاه کردن توی چشاشو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط