قرینه است

...قرینه است
این درختُ و آن درخت
بر آبی بی انتهایِ بالاتر
تنها جای تو خالیست؛
سبزِ قبای خواب و خیال من
و دوباره خش خش ِگربه یِ یادِ تو
که به حیاط دلم برگشته است...
.
#حسین_پناهی
دیدگاه ها (۶)

لبخند چیست؟من پشیمانم بگو تاوان آن سوگند چیست؟گاه اگر از دوس...

خودِ خودت باشبی رنگ و لعاببی هیچ نقابغیر از تو بسیار استشبیه...

چه کیفی دارد کسی باشدکه وقتی نام کوچکت را از ته دل صدا می زن...

به تنهایی گرفتارند مشتی بی پناه اینجامسافرخانه رنج است یا تب...

یک نفر تو خیابونای مغز من همیشه راه میره قدم میزنه . خیابونا...

شده ام در قفس خاطره ها زندانیدردم این است که هم دردی و هم در...

از جون و ماتحت مایه گذاشتم۷ تا ارت تو ی روز_ایا یک چالشه؟ نه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط