وقتی باهاش دعوا کردی کتک خوردی!
وقتی باهاش دعوا کردی کتک خوردی!
ات ویو
مث سگ بدنم درد میکرد باورم نمیشه اون منو زد!
برای اولین بار از دستش کتک خوردم اونم به خاطر اینکه لباس باز پوشیدم جلوی داداشم! من والان تو اتاق حبس کرده و من روی تخت با کلی درد و بدن کبود دراز کشیدم ( اره همون چیزی که فکر میکنید 😐)
یعنی حتی درم قفل کرده اجازه ندارم برم حتی از اجوما مسکنی کرمی چیزی بگیرم
حتی نمیتونم بلند شم برم حموم هق *بغض
انقدر درد داشتم که که چشمام سیاهی رفت.
کوک ویو
اه ات همیشه اذیت میکنه خسته شدم با اینکه دختر خوبیه ولی این عادتش رو ترک نمیکنه جلوی داداشش لباس باز پوشیده اونم چه لباسیییییییییی
اه خدا
رفتم پیش تهیونگ تا شاید بریم بار
-های
&سلام پسر چته؟ بیا تو ببینم
-هوف
رفتم نشستم رو کاناپه و شروع کردم توضیح دادن
&اه پسر زیاده روی نکردی؟
-هوف نمیدونم چه غلطی کنم
& برو از دلش در بیار حتما الان خیلی درد داره بعدشم درم روش قفل کردی دیگه نمیتونه حتی مسکن بخوره :/
-خو بیا لباسی که پوشیده رو نشونت بدم ببین چی بود
& حالا هرچی زیاده روی کردی و تمام
- من نمیرم خونه
& میخوای لارا رو بفرستم ؟ *زن ته
-در قفله
&:/
-خو اون سری رو یادت نیست؟ گرفت گذاشت رفت؟
&این چندمین باره؟
-اولین باره زدمش
&با چی زدیش
-بردمش اتاق قرمز :/( گرفتین؟ )
&پسر من تو رو
-به من چه :/
&پدر سگ داداشش بفهمه چی؟
-جلوی داداشش گیسشو گرفتم پرتش کردم تو اتاق :/
&چیزی نگفت؟
-مثلا رئیس کل مافیا ها هستما
&او خیلی ترسیدم گرفتی خواهرشو زدی
-زنمه دوست دارم
&گمشو از خونم بد اموزی داری
-یااااا ته
&گمشو
گرفت بلندش کرد انداختش بیرون و درم بست
-وا
ات ویو
مث سگ بدنم درد میکرد باورم نمیشه اون منو زد!
برای اولین بار از دستش کتک خوردم اونم به خاطر اینکه لباس باز پوشیدم جلوی داداشم! من والان تو اتاق حبس کرده و من روی تخت با کلی درد و بدن کبود دراز کشیدم ( اره همون چیزی که فکر میکنید 😐)
یعنی حتی درم قفل کرده اجازه ندارم برم حتی از اجوما مسکنی کرمی چیزی بگیرم
حتی نمیتونم بلند شم برم حموم هق *بغض
انقدر درد داشتم که که چشمام سیاهی رفت.
کوک ویو
اه ات همیشه اذیت میکنه خسته شدم با اینکه دختر خوبیه ولی این عادتش رو ترک نمیکنه جلوی داداشش لباس باز پوشیده اونم چه لباسیییییییییی
اه خدا
رفتم پیش تهیونگ تا شاید بریم بار
-های
&سلام پسر چته؟ بیا تو ببینم
-هوف
رفتم نشستم رو کاناپه و شروع کردم توضیح دادن
&اه پسر زیاده روی نکردی؟
-هوف نمیدونم چه غلطی کنم
& برو از دلش در بیار حتما الان خیلی درد داره بعدشم درم روش قفل کردی دیگه نمیتونه حتی مسکن بخوره :/
-خو بیا لباسی که پوشیده رو نشونت بدم ببین چی بود
& حالا هرچی زیاده روی کردی و تمام
- من نمیرم خونه
& میخوای لارا رو بفرستم ؟ *زن ته
-در قفله
&:/
-خو اون سری رو یادت نیست؟ گرفت گذاشت رفت؟
&این چندمین باره؟
-اولین باره زدمش
&با چی زدیش
-بردمش اتاق قرمز :/( گرفتین؟ )
&پسر من تو رو
-به من چه :/
&پدر سگ داداشش بفهمه چی؟
-جلوی داداشش گیسشو گرفتم پرتش کردم تو اتاق :/
&چیزی نگفت؟
-مثلا رئیس کل مافیا ها هستما
&او خیلی ترسیدم گرفتی خواهرشو زدی
-زنمه دوست دارم
&گمشو از خونم بد اموزی داری
-یااااا ته
&گمشو
گرفت بلندش کرد انداختش بیرون و درم بست
-وا
۲.۱k
۲۵ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۷)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.