&با ات اشتی میکنی فهمیدی؟ *داد پشت در
&با ات اشتی میکنی فهمیدی؟ *داد پشت در
- ته
&زهر مار
-هوف اون الان نمیزاره من دست بهش بزنم *داد
&من نمیدوخدافظ یازنت میاری پیشم اونم سالم نه با بدن کبود به خدا به لارا میگم بدنش و ببینه *زنش دکتره 😃😐
-یااااا
&خدافظ
سوار ماشینم شدم و رفتم سمت عمارت از ماشین پیاده شدم و در و زدم اجوما باز کرد
∆اربابببب خانوم ات رو هر چی صدا میزنیم جواب نمیدن درم قفله
-چی؟
سریع رفتم طبقه بالا دیدم همه خدمتکار ها دارن اتو صدا میزنن سریع قفل در و باز کردم رفتم تو دیدم با بدنی بیجون بیهوش شده! لباساش و پوشیدم سریع و بردمش بیمارستان
.....
ات ویو
وقتی چشمام و باز کردم در بدی تو دستم ایجاد شده دیدم تو ی اتاق سفیدم فهمیدم بیمارستانم این دردم که ایجاد شده بود سرمه بغلمو نگاه کردم دیدم کوک نشسته دستاشم رو سرشه
که یهو در با ضرب باز شد ته و لارا اومدن تو
&ات خوبی اینچه وعضشه؟
=ات دختر خوبی؟
+هوم*بی حال
که کوک سرشو اورد بالا
-حالت خوبه؟ جاییت درد میکنه؟ *اروم
اومد دستمو بگیره که نزاشتم
-ازم ناراحتی؟
&معلومه اون ناراحت نباشه کی باشه؟
-ته
=همش تقصیر توعه نگاه رفیق سالمم رو به چه روزی انداختی *داد
- *سرش پایینه
+ من.. حالم خوبه
&ات نگران نباش بعد اینکه مرخص شدی میای خونه ما
- چی میگی ته ؟
&همین که گفتم از کجا معلوم بازم بزنیش؟ *عصبانی
=راست میگه *😒
+من حالم خوبه خونه شما راحت نیستم
&چرا راحتی ولی برای اینکه این ابله رو دوست داری بازم میخوای پیشش بمونی *عصبانی
+ نیازی نیست این چند روز... اصن میرم یه جای دور
&جای دورت دقیقا کجاست ات ؟ بس کن میای خونه ما تا این فرد یاد بگیره چجوری با زنش رفتار کنه
-ته داری زیاده روی میکنی ات زن منه
&اگه زنت بود نمی زدیش
-من اون موقع حالم خوب نبود تو هم
..........
- ته
&زهر مار
-هوف اون الان نمیزاره من دست بهش بزنم *داد
&من نمیدوخدافظ یازنت میاری پیشم اونم سالم نه با بدن کبود به خدا به لارا میگم بدنش و ببینه *زنش دکتره 😃😐
-یااااا
&خدافظ
سوار ماشینم شدم و رفتم سمت عمارت از ماشین پیاده شدم و در و زدم اجوما باز کرد
∆اربابببب خانوم ات رو هر چی صدا میزنیم جواب نمیدن درم قفله
-چی؟
سریع رفتم طبقه بالا دیدم همه خدمتکار ها دارن اتو صدا میزنن سریع قفل در و باز کردم رفتم تو دیدم با بدنی بیجون بیهوش شده! لباساش و پوشیدم سریع و بردمش بیمارستان
.....
ات ویو
وقتی چشمام و باز کردم در بدی تو دستم ایجاد شده دیدم تو ی اتاق سفیدم فهمیدم بیمارستانم این دردم که ایجاد شده بود سرمه بغلمو نگاه کردم دیدم کوک نشسته دستاشم رو سرشه
که یهو در با ضرب باز شد ته و لارا اومدن تو
&ات خوبی اینچه وعضشه؟
=ات دختر خوبی؟
+هوم*بی حال
که کوک سرشو اورد بالا
-حالت خوبه؟ جاییت درد میکنه؟ *اروم
اومد دستمو بگیره که نزاشتم
-ازم ناراحتی؟
&معلومه اون ناراحت نباشه کی باشه؟
-ته
=همش تقصیر توعه نگاه رفیق سالمم رو به چه روزی انداختی *داد
- *سرش پایینه
+ من.. حالم خوبه
&ات نگران نباش بعد اینکه مرخص شدی میای خونه ما
- چی میگی ته ؟
&همین که گفتم از کجا معلوم بازم بزنیش؟ *عصبانی
=راست میگه *😒
+من حالم خوبه خونه شما راحت نیستم
&چرا راحتی ولی برای اینکه این ابله رو دوست داری بازم میخوای پیشش بمونی *عصبانی
+ نیازی نیست این چند روز... اصن میرم یه جای دور
&جای دورت دقیقا کجاست ات ؟ بس کن میای خونه ما تا این فرد یاد بگیره چجوری با زنش رفتار کنه
-ته داری زیاده روی میکنی ات زن منه
&اگه زنت بود نمی زدیش
-من اون موقع حالم خوب نبود تو هم
..........
۱.۵k
۲۶ اسفند ۱۴۰۲
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.