پارت اول

پارت اول

سلام من جئون ا.ت هستم دختر خونده آقایی جئون من وقتی بچه بودم مادرم به پدرم خیانت می‌کنه و با آقای جئون ازدواج می‌کنه ولی به آقایی جئون هم خیانت می‌کنه آقایی جئونم هم نمی‌خواست من اذیت بشم و من رو پیش خودش نگه داشت چون مادرم گفته بود من رو دیگه نمی‌خواد من هنوز نمیتونم به آقایی جئون بگم بابا ولی دارم سعی میکنم من یه بردار ناتنی هم به اسم جونگ. کوک دارم تو این چند سال اصلأ به روم نیورده که مادر پدرم ولم کردن و مثل یه خواهر برادر واقعی هستیم ولی اون سه تا دوست دیگه هم داره که اوناهم مثل دادش های من هستن آها داشت یادم میرفت من ۱۹سالم و دوسال دیگه موند تا دانشگاه هم رو تموم کنم و امروز آخر هفته هست
سلام من تهیونگ هستم من بین برترین مافیاهای اسیا هستم من وقتی بچه بودم پدر مادرم به دست ته_یونگ کشته میشن من با هیچکدوم از جئون ها مشکلی ندارم ولی این خانواده من رو کشت و باید توان پس بده من و پسر جئون از بچگی با هم دوست بودیم و این مرگ باعث نشد که دوستی ما خراب بشه چون کوک هیچ تقصیری نداشته من قرار بود برم خونه کوک امروز و این فرصت خوبی بود که بتونم یه بهونه برای معامله با جئون راه بندازم و اینجوری بندازمش تو چاه(نکته ا.ت خبر داره که پدرش(جئون) مافیا هست)
دیدگاه ها (۶)

پارت دو

پارت سوم

فیک تهیونگاسم:درست ترین کار اشتباه (ایده دیگه برای اسم دارید...

ا.ت:جیمین این چطوره؟(ذوق)جیمین:مگه بچه ی؟(خنده)ا.ت:یاااااا ج...

هرزه ی حکومتی پارت ۹ا/ت : ....کوک چرا مست کردی . نگرانکوک : ...

هرزه ی حکومتی پارت ۸ کوک : ...بلدی غذا درست کنی؟ ا/ت : آرههه...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط