سمیه جلالی شاعر بندرعباسی
بانو "سمیه جلالی" شاعر هرمزگانی، زادهی یکم دی ماه سال ۱۳۵۹ خورشیدی، در بندرعباس است.
او که دانشآموختهی زبان و ادبیات فارسیست، از سال دوم دبیرستان به شعر و داستان و متون ادبی علاقهمند شد، اما فعالیت در حوزهی شعر را به شکل حرفهای از سال ۱۳۹۳ و با سرودن شعر در ژانر کلاسیک آغاز نمود و اکنون در هر دو ژانر کلاسیک و سپید مشغول نگارش است.
از وی مجموعه شعری موزون با عنوان "ماحی" توسط انتشاراتی مهر و دل در سال ۱۳۹۸ چاپ و منتشر شده است. همچنین مجموعه شعر سپیدی را تحت عنوان "مکاشفه" در سال ۱۳۹۹ توسط نشر سمت روشن کلمه منتشر کرده است.
▪نمونهی شعر:
(۱)
در کادرهای بستهی دنیا نمیگنجی
اندازهی تصویر تو قدِّ جهانم نیست
این قابِ عکسِ حک شده بر سینهی دیوار
جای تو را پر کرده اما هم زبانم نیست
***
گفتند: این زن شاعر لبخندهای توست
در بیتهای مانده زیرِ بارش باران
ابریترین فصل نگاهِ چشمهایت را
بُر میزند با دستهای داغِ تابستان
***
زیرِ لباس شعرهایش یک بغل آغوش
خوابیده با شب بوسههای نازک رویا
پیچیده بر هر قافیه وزنِ صدای تو
که "دوستت دارم عزیزم" تا تهِ دنیا
***
ردِّ تو را میگیرد از پس کوچههای شعر
این زن جنونش مستیِ پیک شراب توست
نه، این شراب از سهم انگور زمستان نیست
جانانِ من از طعم لبهای ثوابِ توست
***
مینوشمت بیترسِ از مذهب، بدونِ حد
من عاشقی دیوانهام، آیین من عشق است
ای اعتبار دینِ این لیلای لامذهب
با تو رسیدم انتهای کوچهی بنبست
***
بنبست یعنی پرسه در این راهِ بیبرگشت
پایانِ شعر من تو هستی حضرتِ والا
بنشین کنار بیتهای این غزل بانو
ای مرد بارانی تو را کم دارم این شبها.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
او که دانشآموختهی زبان و ادبیات فارسیست، از سال دوم دبیرستان به شعر و داستان و متون ادبی علاقهمند شد، اما فعالیت در حوزهی شعر را به شکل حرفهای از سال ۱۳۹۳ و با سرودن شعر در ژانر کلاسیک آغاز نمود و اکنون در هر دو ژانر کلاسیک و سپید مشغول نگارش است.
از وی مجموعه شعری موزون با عنوان "ماحی" توسط انتشاراتی مهر و دل در سال ۱۳۹۸ چاپ و منتشر شده است. همچنین مجموعه شعر سپیدی را تحت عنوان "مکاشفه" در سال ۱۳۹۹ توسط نشر سمت روشن کلمه منتشر کرده است.
▪نمونهی شعر:
(۱)
در کادرهای بستهی دنیا نمیگنجی
اندازهی تصویر تو قدِّ جهانم نیست
این قابِ عکسِ حک شده بر سینهی دیوار
جای تو را پر کرده اما هم زبانم نیست
***
گفتند: این زن شاعر لبخندهای توست
در بیتهای مانده زیرِ بارش باران
ابریترین فصل نگاهِ چشمهایت را
بُر میزند با دستهای داغِ تابستان
***
زیرِ لباس شعرهایش یک بغل آغوش
خوابیده با شب بوسههای نازک رویا
پیچیده بر هر قافیه وزنِ صدای تو
که "دوستت دارم عزیزم" تا تهِ دنیا
***
ردِّ تو را میگیرد از پس کوچههای شعر
این زن جنونش مستیِ پیک شراب توست
نه، این شراب از سهم انگور زمستان نیست
جانانِ من از طعم لبهای ثوابِ توست
***
مینوشمت بیترسِ از مذهب، بدونِ حد
من عاشقی دیوانهام، آیین من عشق است
ای اعتبار دینِ این لیلای لامذهب
با تو رسیدم انتهای کوچهی بنبست
***
بنبست یعنی پرسه در این راهِ بیبرگشت
پایانِ شعر من تو هستی حضرتِ والا
بنشین کنار بیتهای این غزل بانو
ای مرد بارانی تو را کم دارم این شبها.
گردآوری و نگارش:
#لیلا_طیبی (رها)
- ۲.۵k
- ۱۹ اردیبهشت ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۰)
در حال بارگزاری
خطا در دریافت مطلب های مرتبط