سناریو سوکونا پارت ۲
سوکونا :« من سوال میپرسم و تو جواب و اگر جواب ندی ، از راه سمتش باید بریم (خیلی رک ، ساده و شیک 😂)
_ اسمت ، رتبه مافیاییت، لقب و هر اطلاعات دیگه که درباره سازمان مافیا میدونی رو لطفاً بگو.
ا/ت:« اسم من ا/ت هستش، رتبم رو نمی دونم ، لقب خاصی ندارم ولی بعضی وقتا به من میگن بادبزن تیز .
(سوکونا از اطراف صادقانه و سریع تو متعجب شد ولی هنوز قیافه سردش رو داشت )
-خب اااااااممممممم ، اطلاعات دیگه ای از خودت می تونی بدی ؟
×من بیشتر نوکر مافیا هستم تا بخشی از مافیا ، نمی دونم چرا ولی از لقب های تو خوشم میاد ، پادشاه شیطان ، همدست شیطان ، مرد خونی ، خیلی جالبه
(سوکونا بیشتر شوکه شد و یک ابروش رو برد بالا )
-مطمعنی که نوکر مافیا هستی ، اخلاقت که مثل یک مافیا حرفه ای هستش .(تو مغز سوکونا :« وای تا حالا کسی این شکلی با من حرف نزده بود و تعریف هم نکرده بود .)
× آره مطمعنم
- ههههمممم چرا از لقب هام خوشت میاد ؟
×ههههههههممم شاید چون ......... نمی دونم فقط خوشم میاد
-همین فقط خوشت میاد
×آره دلیل دیگه ای ندارم ، راستش از لباست هم خوشم میاد
( حالت چهره سوکونا تغییر کرد و یکم سرخ شد . وقتی متوجه شد سریع خودش رو جمع کرد ولی هنوز یکم سرخ بود ، تو هم لبخند مانندی زدی )
-خب از موضوع منحرف نشیم ، من باز هم اطلاعات می خوام
× گفتم چیز خاصی نمی دونم ، می تونم بگم که مثل یک آشغال اضافی با من رفتار میکنن و احتمالاً برگردم من رو شکنجه بدن
دوستان ببخشید نبودم مسافرت بود ، امیدوارم لذت ببرین
_ اسمت ، رتبه مافیاییت، لقب و هر اطلاعات دیگه که درباره سازمان مافیا میدونی رو لطفاً بگو.
ا/ت:« اسم من ا/ت هستش، رتبم رو نمی دونم ، لقب خاصی ندارم ولی بعضی وقتا به من میگن بادبزن تیز .
(سوکونا از اطراف صادقانه و سریع تو متعجب شد ولی هنوز قیافه سردش رو داشت )
-خب اااااااممممممم ، اطلاعات دیگه ای از خودت می تونی بدی ؟
×من بیشتر نوکر مافیا هستم تا بخشی از مافیا ، نمی دونم چرا ولی از لقب های تو خوشم میاد ، پادشاه شیطان ، همدست شیطان ، مرد خونی ، خیلی جالبه
(سوکونا بیشتر شوکه شد و یک ابروش رو برد بالا )
-مطمعنی که نوکر مافیا هستی ، اخلاقت که مثل یک مافیا حرفه ای هستش .(تو مغز سوکونا :« وای تا حالا کسی این شکلی با من حرف نزده بود و تعریف هم نکرده بود .)
× آره مطمعنم
- ههههمممم چرا از لقب هام خوشت میاد ؟
×ههههههههممم شاید چون ......... نمی دونم فقط خوشم میاد
-همین فقط خوشت میاد
×آره دلیل دیگه ای ندارم ، راستش از لباست هم خوشم میاد
( حالت چهره سوکونا تغییر کرد و یکم سرخ شد . وقتی متوجه شد سریع خودش رو جمع کرد ولی هنوز یکم سرخ بود ، تو هم لبخند مانندی زدی )
-خب از موضوع منحرف نشیم ، من باز هم اطلاعات می خوام
× گفتم چیز خاصی نمی دونم ، می تونم بگم که مثل یک آشغال اضافی با من رفتار میکنن و احتمالاً برگردم من رو شکنجه بدن
دوستان ببخشید نبودم مسافرت بود ، امیدوارم لذت ببرین
۱.۹k
۲۸ شهریور ۱۴۰۳
دیدگاه ها (۴)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.