آنجا یک قهوه خانه بود ...
آنجا یک قهوه خانه بود ...
اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای،چرا؟
دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟!
عجله، همیشه عجله...
کدام گوری میخواستم بروم؟
من به بهانه ی رسیدن به زندگی،
همیشه زندگی را کشته ام...
#محمود_دولت_آبادی #پروفایل_عاشقانه #شعرعاشقانه #عکس_عاشقانه #شعرکوتاه #کافه_عاشقانه #عکس_نوشته #شاعر #شعرکوتاه #عشق #love #دیوانگی
اما ننشستیم به نوشیدن دوتا استکان چای،چرا؟
دنیا خراب میشد اگر دقایقی آنجا مینشستیم و نفری یک استکان چای میخوردیم؟!
عجله، همیشه عجله...
کدام گوری میخواستم بروم؟
من به بهانه ی رسیدن به زندگی،
همیشه زندگی را کشته ام...
#محمود_دولت_آبادی #پروفایل_عاشقانه #شعرعاشقانه #عکس_عاشقانه #شعرکوتاه #کافه_عاشقانه #عکس_نوشته #شاعر #شعرکوتاه #عشق #love #دیوانگی
۴.۶k
۱۰ مرداد ۱۳۹۸
دیدگاه ها (۱)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.