پارت پنجم

پارت پنجم


ادمین ویو
~ات وایسا( داد)
اما ات واینستاد
چان دویید سمتش
جیمین گیج نگاهشون می کرد
وقتی سونی دید ک چان داره می ره دنبال ات اونم دویید و رفت بیرون
چان در حال دوییدن دست ات رو گرفت و ات دستش رو کشید و سونی اومد بین ات و چان وایساد
~می دونم چ کار کردی از ات من دور بمون عوضی فمیدی؟؟؟؟!!!!!( داد)
=این موضوع ب ت ربط نداره
~داره پ چرا ات برام تعریف کرد؟؟ ها؟؟( اخرش رو با داد گف)
=ات....
+چان خفه شو مگه نگفتم نمی خوام ببینمت
جیمین داشت ب حرفاشون گوش می داد البته ن فقط جیمین همه ی کسایی ک ت مراسم بودن
=ولی من بخاطر ت این کارو کردم من هنوز دوست دارم باید باید برگردی پیشم
+برگردم پیش ی دختر باز؟ عاره؟( داد)
=من ک بهت گفتم اون روز.....
+دوباره می خوای دروغ بگی اره؟؟؟؟ ( داد)
=دروغ کجا بود؟؟؟
+از وقتی باهات اشنا شدم می دونستم ی ریگی ب کفشته
همش دروغ پشت دروغ دیگه ت برام تموم شدی تموم دیگه قیدت رو زدم ن الان خیلی وقته
می خوای برا منم مدرسه رو ب اتیش بزن من بر نمی گردم پیشت هیچ وقت (اخرش با داد بود)
چان دست اتو گرف و کشیدش سمت خودش و بوسیدش
ات محکم حولش داد و ی سیلی بهش زد و رف و سونی هم پشتش رف
دیدگاه ها (۰)

پارت ششمجیمین ویوالان چی شد؟؟؟؟ اون دوست پسر سابقش بود؟؟؟؟؟؟...

جررررر😂😂😂😂

پارت چهارمات ویوبا ماشین من رفتیم ب ادرس واووو!!!! چقدر قشنگ...

۱-ات برا مراسم۲-ارایش و مدل مو ی سونی برای مراسم۳-لباس سونی ...

تبلیغات رمان نفرین شده ات : من ! ... می تونم ؟ رزی : دختره ی...

سناریو وقتی ازشون متنفری و اونا تو رو عاشق خودشون میکنن 😍نام...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط