مافیای خشن من :

مافیای خشن من :
𝕻𝖆𝖗𝖙/22
+خب
+خب...باشه...بریم
بعد از یک ساعت کلی خرید کردم حتی یه کوسن خرگوش برای کوک گرفتم ولی خب توجهی نکرد و سرش تو گوشیش بود
+جونگکوک بریم؟
_اوم
+پس بزار به بچه ها بگم
_اوک
به تهیونگ زنگ زدم که تهیونگ گفت میخوان بعد از اینکه خریدارو گذاشتن برن بار منم خیلی دوست داشتم برم ولی خب میترسیدم به کوک بگم
+ج..جونگ...جونگکوک
_هوم؟
+میتونیم...بریم...با..
_نه
+خب...خودت...بیا
_باید فکر کنم فعلا بیا بریم خونه
توراه خونه هیچ حرفی بینمون رد و بدل نشد کم کم بغضم گرفت و شروع کردم به اروم گریه کردن
_چت شده؟
+...
کوک ویو:
وقتی به ا.ت گفتم چش شده چیزی نگفت وقتی بهش نگاه کردم دیدم داره گریه میکنه خودمو بی اهمیت نشون دادم ولی ته دلم خیلی ناراحت بودم که ا.ت داره گریه میکنه دلم خواست بغلش کنم ولی من باید انتقاممو ازش بگیرم وقتی رسیدیم خونه ا.ت مستقیم رفت تو اتاقش حتی خریداشم نبرد یعنی انقدر ناراحته؟
داشتم از فضولی میمردم که ببینم خریداش چیه همه لباساش خیلی قشنگ بود مطمعنم خیلی بهش میاد رسیدم به اخرین پاکت که از توش یه کوسن خرگوش رو دیدم برای اینکه از دلش در بیارم خرگوش رو روی صورتم گرفتم وبه سمت اتاقش رفتم داشتم میدوییدم که محکم خوردم به در اتاق
_اخخخخ
+ارباب چیزی شده؟
_اییی مامانننن در اتاقت چرا قفل بود؟
+ببخشید
_میخوام امشب اینجا بخوابم
+چی؟
_ام خب *خرگوشو میاره جولوش*میخوام اینجا بخوابم[کیوت ]
+ب...له بفرمایید
.
.
.
پارت بعدم امشب میزارم جرم ندید 😂
#کره #بی_تی_اس #ارمی #جانگکوک #جیمین #تهیونگ #هوسوک #نامجون #جین #شوگا #کیم_نامجون #کیم_سوکجین #مین_یونگی #جانگ_هوسوک #پارک_جیمین #کیم_تهیونگ #جئون_جانگکوک #فیک#فیک_بی_تی_اس #فیک_تهیونگ #فیک_جیمین#فیک_کوک#فیک_جیهوپ#فیک_شوگا#فیک_جین#فیک_نامجون