راه خیانت🤍🥀
#راه_خیانت🤍🥀
Part 7
که...
کوک و جیمینو دیدم داشتن سوجو میخوردن ولی مارو ندیدن
ا/ت:جولیا کوک جیمین اینجان تابلو نکنیا
جولیا:کو کجان(با صدای بلند)
با پا زدم بهش دختر چیکار میکنی
جولیا جلو دهنشو گرفت با صدای اروم گفت
جولیا:ببخشید حالا کجان
ا/ت:پشت سرمونن ولی تابلو نکنیا
جولیا:باشه
ویو جولیا
خیلی اروم به پشت سرم نگاه کردم
که دیدمشون و برگشتم سمت ا/ت
جولیا:اره واقعا خودشونن
ا/ت:هوم
جولیا:ا/ت من میرم سیگار بیارم
ا/ت:باشه مواظب خودت باش زود برگرد
جولیا:باشه
پاشدم رفتم سمت ماشین باز کردم پاکت سیگارو برداشتم و تا خواستم برگردم یکی از پشت منو گرفت چسبوندم به ماشین و پاکت سیگار از دستم افتاد
جولیا:تو کی هستی ولم کن مرتیکه
مرد:هیسس هر*زه کوچولو امشب باید برام ناله کنی
جولیا:ولم کن خواهش میکنم
هر چی تقلا میکردم ولم نمیکرد که یهو...
یکی با شیشه مشروب زد تو سرش و مرتیکه افتاد رو زمین
یکم دقت کردم دیدم جیمینه
جیمین:اخه چرا تنهایی اومدی اینجا اگه بلایی سرت میومد چی؟(با داد)
با دادی که زد ترسیدم
جولیا:چرا داد میزنی اخه(با بغض)
ویو جیمین
دیدم بغض کرد بغلش کردم
جیمین:ببخشید نباید داد میزدم
ترسیدم بلایی سرت بیاد
ویوجولیا
وقتی بغلم کرد تعجب کردم یعنی دوسم داره؟؟؟
اوف جولیا چرا چرند میگی هیمنجوری داشتم فکر میکردمکه از بغلش اومدم بیرون
جیمین:خب دیگه بیا بریم
جولیا:ولی این مرتیکه چی میشه
جیمین:ولش کن بزار بمیره مردک
ویو جولیا
پاکت سیگارو برداشتم
پشت سرش حرکت کردم
ویو ا/ت
داشتم به گوشیم نگاه میکردم نگران جولیا شدم خیلی دیر کرده بود بلند شدم و با جولیا و جیمین رو به رو شدم
ا/ت:جولیا کجا بودی دختر تو گریه کردی (با حالت نگرانی)
جولیا:ا/ت بیا از اینجا بریم بعدا برات تعریف میکنم
ا/ت:باشه صبر کن اینارو حساب کنم میام
جولیا:باشه
.
.
.
.
.
خب بریم
با جولیا رفتیم سمت ماشین که دیدم یه نفر با سر خونی افتاده رو زمین
ا/ت:یا خدا این چیه
جولیا:بیا ولش کن مرتیکه بزار بمیره
ا/ت:باشه
سوار ماشین شدیم و جولیا هه چیزو تعریف کرد
ا/ت:مرتیکه بیشعور باید باهات میومدم
حالا از جیمین تشکر کردی شیطون
جولیا:وای پاک یادم رفت پس فردا تو مدرسه از تشکر میکنم
پرش زمانی به خونه
با جولیا لباسمون رو عوض کردیم و خوابیدیم
Part 7
که...
کوک و جیمینو دیدم داشتن سوجو میخوردن ولی مارو ندیدن
ا/ت:جولیا کوک جیمین اینجان تابلو نکنیا
جولیا:کو کجان(با صدای بلند)
با پا زدم بهش دختر چیکار میکنی
جولیا جلو دهنشو گرفت با صدای اروم گفت
جولیا:ببخشید حالا کجان
ا/ت:پشت سرمونن ولی تابلو نکنیا
جولیا:باشه
ویو جولیا
خیلی اروم به پشت سرم نگاه کردم
که دیدمشون و برگشتم سمت ا/ت
جولیا:اره واقعا خودشونن
ا/ت:هوم
جولیا:ا/ت من میرم سیگار بیارم
ا/ت:باشه مواظب خودت باش زود برگرد
جولیا:باشه
پاشدم رفتم سمت ماشین باز کردم پاکت سیگارو برداشتم و تا خواستم برگردم یکی از پشت منو گرفت چسبوندم به ماشین و پاکت سیگار از دستم افتاد
جولیا:تو کی هستی ولم کن مرتیکه
مرد:هیسس هر*زه کوچولو امشب باید برام ناله کنی
جولیا:ولم کن خواهش میکنم
هر چی تقلا میکردم ولم نمیکرد که یهو...
یکی با شیشه مشروب زد تو سرش و مرتیکه افتاد رو زمین
یکم دقت کردم دیدم جیمینه
جیمین:اخه چرا تنهایی اومدی اینجا اگه بلایی سرت میومد چی؟(با داد)
با دادی که زد ترسیدم
جولیا:چرا داد میزنی اخه(با بغض)
ویو جیمین
دیدم بغض کرد بغلش کردم
جیمین:ببخشید نباید داد میزدم
ترسیدم بلایی سرت بیاد
ویوجولیا
وقتی بغلم کرد تعجب کردم یعنی دوسم داره؟؟؟
اوف جولیا چرا چرند میگی هیمنجوری داشتم فکر میکردمکه از بغلش اومدم بیرون
جیمین:خب دیگه بیا بریم
جولیا:ولی این مرتیکه چی میشه
جیمین:ولش کن بزار بمیره مردک
ویو جولیا
پاکت سیگارو برداشتم
پشت سرش حرکت کردم
ویو ا/ت
داشتم به گوشیم نگاه میکردم نگران جولیا شدم خیلی دیر کرده بود بلند شدم و با جولیا و جیمین رو به رو شدم
ا/ت:جولیا کجا بودی دختر تو گریه کردی (با حالت نگرانی)
جولیا:ا/ت بیا از اینجا بریم بعدا برات تعریف میکنم
ا/ت:باشه صبر کن اینارو حساب کنم میام
جولیا:باشه
.
.
.
.
.
خب بریم
با جولیا رفتیم سمت ماشین که دیدم یه نفر با سر خونی افتاده رو زمین
ا/ت:یا خدا این چیه
جولیا:بیا ولش کن مرتیکه بزار بمیره
ا/ت:باشه
سوار ماشین شدیم و جولیا هه چیزو تعریف کرد
ا/ت:مرتیکه بیشعور باید باهات میومدم
حالا از جیمین تشکر کردی شیطون
جولیا:وای پاک یادم رفت پس فردا تو مدرسه از تشکر میکنم
پرش زمانی به خونه
با جولیا لباسمون رو عوض کردیم و خوابیدیم
۷.۵k
۲۹ بهمن ۱۴۰۲
دیدگاه ها (۳)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.