ترجمه نامه نامجون:
ترجمه نامه نامجون:
سلام
سر راستش میکنم، دلم برای همتون تنگ شده و نمیتونم صبر کنم که زودی ببینمتون. فقط یه سال تا وقتی همدیگه رو ببینیم مونده. آلبوم RPWP چطور بود؟ ازش خوشتون اومد؟ امیدوارم همتون حالتون خوب باشه. یه سال خیلی طولانی به نظر میاد و کلی صبر و حوصله میخواد، ولی من دارم تمام تلاشمو میکنم با نیمه گمشده ام ساکسیفون تنور از این مهلکه گذر کنم.. وقتی بازم همدیگه رو دیدیم براتون باهاش Dynamite میزنم حال کنید. امیدوارم همگی تعطیلات تابستانه عالی داشته باشید. بودن توی یه محیط جدید باعث به وجود اومدن یه سری احساسات جدید میشه. همچنین باعث میشه فکر کنم جین چه حسی داره که اولین نفریه که از سربازی ترخیص میشه. جین، به پاس همه تلاش هات، تبریک مرد! لطفا عشق مارو به فن هامون برسون. حتما انجام دادن تموم این کارا اونم تنهایی سخته. ولی نگران نباش! هوسوکم به زودی میاد پیشت
عشق من به همتون هنوزم مثل قبله. عشق ما بیشتر و قوی تر میشه و حتی با برگشتمون قوی تر و زیباتر هم شده. صبر کردن سخته، ولی من مطمئنم یه حکمتی توش هست. به علاوه، این پایان ما نیست. این فقط خط اول چپتر دومه.
همچنین دلم برای همه کلی تنگ شده. سعی میکنم خوب دووم بیارم. ۱۱ سال از وقتی همدیگه رو دیدیم گذشته، و یه سال دیگه مونده فقط که باید براش صبر کنید.
آرمی!! خیلی وقت بود بلند صداتون نزده بودم. احساساتم برانگیخته شده و گذشته هامون یادم اومده الان.
خیلی دوستتون دارم!
سلام
سر راستش میکنم، دلم برای همتون تنگ شده و نمیتونم صبر کنم که زودی ببینمتون. فقط یه سال تا وقتی همدیگه رو ببینیم مونده. آلبوم RPWP چطور بود؟ ازش خوشتون اومد؟ امیدوارم همتون حالتون خوب باشه. یه سال خیلی طولانی به نظر میاد و کلی صبر و حوصله میخواد، ولی من دارم تمام تلاشمو میکنم با نیمه گمشده ام ساکسیفون تنور از این مهلکه گذر کنم.. وقتی بازم همدیگه رو دیدیم براتون باهاش Dynamite میزنم حال کنید. امیدوارم همگی تعطیلات تابستانه عالی داشته باشید. بودن توی یه محیط جدید باعث به وجود اومدن یه سری احساسات جدید میشه. همچنین باعث میشه فکر کنم جین چه حسی داره که اولین نفریه که از سربازی ترخیص میشه. جین، به پاس همه تلاش هات، تبریک مرد! لطفا عشق مارو به فن هامون برسون. حتما انجام دادن تموم این کارا اونم تنهایی سخته. ولی نگران نباش! هوسوکم به زودی میاد پیشت
عشق من به همتون هنوزم مثل قبله. عشق ما بیشتر و قوی تر میشه و حتی با برگشتمون قوی تر و زیباتر هم شده. صبر کردن سخته، ولی من مطمئنم یه حکمتی توش هست. به علاوه، این پایان ما نیست. این فقط خط اول چپتر دومه.
همچنین دلم برای همه کلی تنگ شده. سعی میکنم خوب دووم بیارم. ۱۱ سال از وقتی همدیگه رو دیدیم گذشته، و یه سال دیگه مونده فقط که باید براش صبر کنید.
آرمی!! خیلی وقت بود بلند صداتون نزده بودم. احساساتم برانگیخته شده و گذشته هامون یادم اومده الان.
خیلی دوستتون دارم!
۱.۵k
۲۳ تیر ۱۴۰۳
دیدگاه ها
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.