از سر عادت نیست

.
.
از سرِ عادت نیست
که وقتی میروی
تا دم در همراهی ات میکنم ...
و بعد تا آخرین چشم انداز
تا جایی که سر میچرخانی
لبخند می زنی،
مبهوت رفتنت می شوم باز ...
آخر چیزی از دلم کنده می شود
که می خواهم
با چشمهام نگهش دارم !
لعنت به رفتنت
که قشنگ می روی ...
.
@mastalast
دیدگاه ها (۲)

..رفته ای...و تنها خاطره ایکه به جا ماندهدست های من هستندکه ...

..آخرین بوسه اتجا نماند روی پله هااز قطار تشکر می کنمبخاطرلح...

آلزایمر درد نیست درمان است.....

سخن اینست که ما بی تو نخواهیم حیات.....

عاشقانه های شبنم

💕وقتی که روح عشق رااینگونه عریان می کنی درواژه های شعر من گو...

مادر نامت را که می نویسمقلم می لرزددل می لرزدجهان آرام می شو...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط