سلام دوستای عزیزم

سلام دوستای عزیزم
گفته بودین چرا پست نمیذارم
چرا نیستم
فدای مرامِ همتون بشم من
با یه پست گوگولی اومدم🤗😁💙
اینارو خودم بافتم
خیلی چیزای دیگه هم میبافم مثل عروسک
اما چرا اینارو گذاشتم؟
چون اینارو توی بیمارستان بافتم
یه شب از اوایل غروب تبم ۴۲ درجه بود
برام سرم استامینوفن وصل کردن
و دوتا دکتر کشیک و دوتا پرستار همزمان بالای سر من بودن که هر لحظه تشنج نکنم
من هم فقط مشغول بافت این دوتا بودم
شاید باورتون نشه
اون لباس عروسکیو که ساعت ۵ صبح تموم کردم
همزمان تب من هم قطع شد
اون شب من خیلی چیزارو توی بیمارستان و توی اون اتاق چهار تخته دیدم
و پرستاری که شاید از عزیزای خودم بیشتر نگرانم بود
پرستاری که شیفتش تموم شده بود ولی بازم موند
یه دختر کورد خوش غیرت که فقط به خاطر همشهری بودنم و هم زبانم بودن بعد از شیفتش تا من تبم پایین نیومد نرفت
مرام و معرفت و مهربونی رو خدا یکجا توی ذات این دختر گذاشته بود

اینارو گذاشتم چون خیلی از اینا خوشش اومد
و قراره بعد از تکمیلشون به عنوان کادو براش بفرستم

خیلیا لباس آدم تنشونه ولی ذات و مرام انسان بودن رو ندارن.

پ.ن:ببخشید که سرتون رو درد آوردم🙏💙

امیدوارم همیشه ی همیشه تنتون سالم و سلامت باشه،از صمیم قلبم میگم💚

#سپیده_ش
#sepide.sh1369
دیدگاه ها (۷۳)

خسته اماز این شانه های بی جانموهایم،نوازشی می خواهنداز جنس د...

نفست انگاردَمِ مسیحاستزنده می کندمُرده ی پیر را...سپیده_ش#شع...

طوفان زده بود کشتیِ ناخدا راصدای سنج می آمد از دور پیدامسافر...

ماه اقیانوس را به تلاطم واداشتو جهان آب ها درگیر موجِ اشتیاق...

چندپارتی تهیونگ * پارت 2

فیک نویس ( پارت ۱۷ ) و ( پارت ۱۸ )مایل به پارت بعدی؟؟؟۵ سال ...

در حال بارگزاری

خطا در دریافت مطلب های مرتبط