تکاورشهید مرتضی دست ورز در بیست و دوم آبان سال 1337 در شه
تکاورشهید مرتضی دست ورز در بیست و دوم آبان سال 1337 در شهرستان خمین در خانوادهای از سلاله پاک پیامبر دیده به جهان گشود وی تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در زادگاهش به پایان رسانید و سپس وارد ارتش شد.
در دوران انقلاب در پادگان هوانیروز شیراز خدمت میکرد که همراه جمعی از برادران نیروی هوایی و با رهنمودهای شهید محراب آیت اله دستغیب به شهرستان جهرم رفتند و همراه با مردم پایگاههای طاغوت را در هم شکسته و شهر بدست نیروهای اسلام افتاد. بعد از انقلاب با شروع شدن زمزمههای شوم از حلقوم کفار و ایادی استکبار جهانی در کردستان با سایر همرزمان به کردستان شتافت و در مبارزه با اشرار کمر همت بست.
شهید دستورز در مبارزات خود در کردستان دو بار اسیر شد که دو ماه و اندی در اسارت دموکراتها بود. بر اثر مقاومت و زیرکی که داشت توانست از دست آنها آزاد شود تا بتواند بیشتر خدمت کند با شروع شدن جنگ تحمیلی در بسیاری از عملیاتها از جمله حصر آبادان، فتح المبین، بیت المقدس و طریق القدس شرکت نموده و مردانه مبارزه کرد و دو مرتبه مجروح شد.
شهید مرتضی وجود خود را وقف انقلاب اسلامی کرده بود. به طوری که حتی حاضر نمیشد مدتی را دور از جبهه باشد. وی در مرخصیهایی که میآمد در اولین فرصت به جبهه باز میگشت و میگفت: امروز اسلام نیاز به ما دارد و باید دین خود را ادا نماییم. امروز روزی است که باید در دنیا قدرت اسلام را به ابرقدرتهای چپاولگر ظالم نشان دهیم. و به استکبار جهانی بفهمانیم که این ایمان است که بر هر اسلحهای پیروز است هر چند که این همان حقیقتی است که مستکبرین جهان از درک آن عاجزند. در بمباران هوایی همراه با خانوادهاش 3 روز در سنگر بسر برده و بنا به دستور فرماندهان خانواده خود را به زادگاهش رسانید و به منطقه عزیمت نمود و همچنان به مبارزه ادامه داد تا آنکه در تاریخ 1364/8/6 در منطقه کلاشین لولان به آرزوی دیرین خود رسید.
آری شهید مرتضی دست ورز خود سالک طریق بود و کسی بود که جهاد را به عنوان یک واجب پذیرا بود و کسی بود که جانباز را نه در بستر نرم که در سنگر رزم ملاقات کرده بود و کسی بود که ایثار را نه در لغتنامه که در پیکر بیسر شهیدان یافته بود و کسی بود که در خون نه رنگ سرخ بلکه پیام سرخ دیده بود و در این راه آنقدر ادامه طریق نمود تا به آرزوی خود یعنی رسیدن به دوست رسید. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
#ارتش
#هوانیروز
#نیروی_زمینی
#کلاه_سبز
#تکاور
#کماندو
#شهید
#شهادت
در دوران انقلاب در پادگان هوانیروز شیراز خدمت میکرد که همراه جمعی از برادران نیروی هوایی و با رهنمودهای شهید محراب آیت اله دستغیب به شهرستان جهرم رفتند و همراه با مردم پایگاههای طاغوت را در هم شکسته و شهر بدست نیروهای اسلام افتاد. بعد از انقلاب با شروع شدن زمزمههای شوم از حلقوم کفار و ایادی استکبار جهانی در کردستان با سایر همرزمان به کردستان شتافت و در مبارزه با اشرار کمر همت بست.
شهید دستورز در مبارزات خود در کردستان دو بار اسیر شد که دو ماه و اندی در اسارت دموکراتها بود. بر اثر مقاومت و زیرکی که داشت توانست از دست آنها آزاد شود تا بتواند بیشتر خدمت کند با شروع شدن جنگ تحمیلی در بسیاری از عملیاتها از جمله حصر آبادان، فتح المبین، بیت المقدس و طریق القدس شرکت نموده و مردانه مبارزه کرد و دو مرتبه مجروح شد.
شهید مرتضی وجود خود را وقف انقلاب اسلامی کرده بود. به طوری که حتی حاضر نمیشد مدتی را دور از جبهه باشد. وی در مرخصیهایی که میآمد در اولین فرصت به جبهه باز میگشت و میگفت: امروز اسلام نیاز به ما دارد و باید دین خود را ادا نماییم. امروز روزی است که باید در دنیا قدرت اسلام را به ابرقدرتهای چپاولگر ظالم نشان دهیم. و به استکبار جهانی بفهمانیم که این ایمان است که بر هر اسلحهای پیروز است هر چند که این همان حقیقتی است که مستکبرین جهان از درک آن عاجزند. در بمباران هوایی همراه با خانوادهاش 3 روز در سنگر بسر برده و بنا به دستور فرماندهان خانواده خود را به زادگاهش رسانید و به منطقه عزیمت نمود و همچنان به مبارزه ادامه داد تا آنکه در تاریخ 1364/8/6 در منطقه کلاشین لولان به آرزوی دیرین خود رسید.
آری شهید مرتضی دست ورز خود سالک طریق بود و کسی بود که جهاد را به عنوان یک واجب پذیرا بود و کسی بود که جانباز را نه در بستر نرم که در سنگر رزم ملاقات کرده بود و کسی بود که ایثار را نه در لغتنامه که در پیکر بیسر شهیدان یافته بود و کسی بود که در خون نه رنگ سرخ بلکه پیام سرخ دیده بود و در این راه آنقدر ادامه طریق نمود تا به آرزوی خود یعنی رسیدن به دوست رسید. یادش گرامی و راهش پر رهرو باد.
#ارتش
#هوانیروز
#نیروی_زمینی
#کلاه_سبز
#تکاور
#کماندو
#شهید
#شهادت
۷.۳k
۱۰ مهر ۱۴۰۰
دیدگاه ها (۱۸)
هنوز هیچ دیدگاهی برای این مطلب ثبت نشده است.